نقدی بر جشنواره تبلیغات کن  ۲۰۱۲

نقدی بر جشنواره کن ۲۰۱۴

نقدی بر جشنواره تبلیغات کن  ۲۰۱۲

(Cannes Creative Festival 2012)

آرش سلطانعلی

 

جشنواره خلاق(Creative)  کن، که پیش از این جشنواره تبلیغات کن نام داشت، تا کنون بزرگترین مجموعه از جامعه ارتباطات بازاریابی خلاق دنیا بوده­ است. بر خلاف اسکار، کن سنجشی از صنایع را نیز ارائه می­دهد.

دستاوردها، نکات مورد بحث و گفتگو و نام­های تجاریِ در حال ظهور.

چه کسی چه گفت؟  و چه کسی جایزه را برنده شد؟  و برای چه برنده شد؟

 

در جشنواره کن امسال، انرژی و همهمه­ای استثنایی به چشم می­خورد، چرا که هم راه­یافتگان و هم حضار در اوج بودند. سال گذشته، سمینارِ ” آژانس­های مستقل” (Independent Agencies Showcase) حضاری بالغ بر ۷۰۰ تن را به خود جذب کرد. امسال این عدد به ۱۳۰۰ رسید و سه آژانس فوق­العاده برای صحبت دراین سمینار حاضر شدند: استون لی از ۱۸۰ China واقع در بیجینگ؛ تام بکمن از Prime واقع در استکهلمِ سوئد؛ کارلوس هولمنز از El Laboratorio واقع در مادرید اسپانیا.

و البته سمینارها، کارگاه­های آموزشی و انجمن­ها برای تمام هفته برپا بودند. آیا این امر علیرغم بحران اقتصادی جهانی بود یا  به خاطر آن؟ من با مورد دوم موافق هستم، به خاطر آن. شرایط سختی در بیرون جشنواره حاکم بوده و دنیا به سرعت در حال تغییر است. آژانس­هایی که در خانه می­نشینند و به آنچه که همیشه انجام داده­اند می­چسبند به دردسر می­افتند. آژانس­ها نیاز دارند تا نام­های تجاری سراسر دنیا را بدانند. اگر شما امسال به جشنواره نرفتید مطمئن باشید در سال ۲۰۱۳ آنجا خواهید بود.

بنابراین نام­های تجاری مهم و کلیدی و همینطور نکات مورد بحث و گفتگو چه بودند؟

من قصد دارم روی دو موضوع اصلی تمرکز کنم.

  • هدف شرکت ها (Corporate Purpose)

در سال پیشین ما شواهد چشمگیری را دیدیم مبنی بر اینکه شهرت و اعتبار شرکت ها تا چه حد برای مرحله اجرای برند آنها اهمیت دارد.

از زمانیکه استفاده از اینترنت فراگیر شد، مصرف ­کنندگان می­توانند به نمای خارجیِ برندها و شهرت و اعتبار شرکتی که در پسِ آنهاست بازگشته و نگاهی بیاندازند. Procter & Gamble  دو سال پیش به کن آمد و در مورد کارهایشان صحبت کرد تا هدف شرکتشان را تعریف کند. تعداد زیادی از تبلیغات عمده دیگر نیز در چنین شرایطی قرار داشتند.

P&G فیلم­های اسپانسری فوق­العاده­ای را برای المپیک نمایش داد­­. ” حامیان مغرور” (Proud Sponsors ) که تحسین و تشویق زیادی را برانگیخت. آنها همچنین چند اثر خیلی بد را نیز نمایش دادند: ورزشکاری در حالیکه درون آشپزخانه در حال تمرین ژیمناستیک است نوشیدنی را روی زمین می­ریزد و مادر با دستمال کاغذیِ Bounty آن را پاک می­کند. (حضار سمینار خجالت زده سکوت می­کنند) دست کم حتی P&G بزرگ هم هنوز نیاز به یاد گرفتن بعضی چیزها دارد.

امسال ما شاهد نمونه­هایی عالی از خلاقیت­هایی بودیم که تفکری جدید درباره هدف شرکت را خلق می­کند.

کوکالا نیز در مورد اندوخته­هایش صحبت کرد: ” ما در اعمال نفوذ فرصت­های حمایتی تجاری خود زیرک و تیزبین هستیم، اما ]زمانیکه نوبت به برنامه­های اجتماعی شرکت رسید[ مجبور بودیم با سازمان­های غیردولتی ­(NGO) کنار بیاییم و در این بین فقط شایستگی آن را نداشتیم. این چیزی بود که باید یاد می­گرفتیم.” بله این کار در این روزها آسان نیست. حتی کوکاکولا هم باید شایستگی­های جدیدی را کسب کند.

و بعضی از کمپانی­ها به صورت تصادفی هدف شرکت­هایشان را کشف کردند: نرم­افزارِ Internavi  از کمپانی هوندا که برای نمایش تراکم ترافیک طراحی شده­ بود، تبدیل به تنها امکاناتی شد که جاده­های قابل استفاده بعد از سونامی ژاپن را نشان می­داد. آنها به سرعت این نرم­افزار را در دسترس همگان قرار دادند. و این هدفی اجتماعی با تفکری سریع بود. (با تشکر از آکیرا کاگامی از Dentsu برای این نمونه)

شنیدن اخباری از گروه­هایی که هنوز در تلاش و تکاپو بودند تا با اهدافشان ارتباط برقرار کنند نیز جالب بود. گیدو بریلا از بریلا ((Berilla، پاستا ساز ایتالیایی، در مورد درستی هدف کمپانی­اش بسیار فصیح صحبت کرد. با تامین مواد غذایی کامل برای خانواده­ها، “ما فقط می­توانستیم نمک و شکر اضافه کنیم ولی این کار را نمی­کنیم” .وی تصدیق کرد که حمایت­های مختلف و نمایش­های منطقه­ای موثر نبود و در حالیکه کمپانی هنوز در مراحل اولیه یادگیری ارتباطات دیجیتال قرار دارد، آنها به آژانسی مناسب و شایسته نیاز دارند !

  • Twitter

توئیتر بحث داغ و داستان موفقیت امسال بود. دیک کاستلو، مدیر عامل شرکت Twitter گفت در مورد جشنواره کن در عرض یک ساعت سر و صدای (tweet) خیلی بیشتری نسبت به جشنواره هفت روزه سال گذشته برپا شد.

در سال ۲۰۰۹، بیز استون در مورد Twitter صحبت کرد. در آن زمان Twitter پنجاه کارمند داشت که در یک اداره در کالیفرنیا مشغول کار بودند و سوالات رسانه­ای را پاسخ می­دادند. اکنون ۴۰۰ میلیون tweet در روز وجود دارد.

توئیتر تعریف نابی از هدفش دارد: ” Twitter شما را نزدیک تر می­کند.” برای اولین بار شما می­توانید نه فقط صدای دوستان خود را با صدای واقعی­شان بشنوید بلکه به صدای شخصیت­های معروف، از وین رونی گرفته تا رئیس جمهور رواندا نیز گوش کنید. نکته اینجاست که امروزه ارتباطات، فیلتر نشده و بی واسطه است.

جان هگارتی از BBH در سمینار دیگری گفت، “حقیقت، قدرتمندترین استراتژی است.”

حقیقت وارد تحقیق نیز می­شود. جدای از این امر مدیر اجرایی ارشد یک آژانس گفت که “ما انتظار داریم در پنج سال آینده، معیارهای رسانه­های اجتماعی به کلی جایگزین داده­های حاصل از نظرسنجی ها شود.” یا به بیانی دیگر، بیشتر از اینکه از مصرف کنندگان بپرسید که به گمان خود در موقعیت­های خاص (یا فرضی) چه می­کنند، بهتر است به آنچه که در حقیقت امر انجام میدهند و می­گویند نگاه کرده و گوش بسپارید.

چه تعدادی از مردم به مصاحبه­­گر پاسخ می­دهند که اهمیتی به گرم شدن تدریجی زمین نمی­دهند؟ و چه تعدادی اهمیت میدهند؟

توئیتر اینک لحظه، لحظه توست.

البته این تنها مسئله­ مربوط به برند نیست. سخنران­های چین (جو چن، بنیانگذار Ren Ren، استون لی از ۱۸۰ China و دیگران) درباره رسانه­های اجتماعی در جشنواره صحبت کردند: فیس بوک، گوگل، یوتیوب و توئیتر همگی در چین فیلتر (block) شده­­اند اما معادل­هایی چینی وجود دارند که تقریبا همان کارکرد را دارند. سریع­ترین سایت­های در حال رشد در چین، سایت­های weibo هستند. انجمن­های مولد مصرف­کننده و سایت­های میکرو بلاگینگ، تا حد زیادی بدون سانسور، که به تدریج جایگزین گوگل شده و منابع مطمئنی برای اطلاعات محصولات، برندها و سرویس­ها هستند.

و حالا چه کسی جوایز بزرگ امسال را برنده شد؟

آژانس­های مستقل، فوق­العاده عالی عمل کردند، Serviceplan و Jung Von Matt (هر دو از آلمان)، Volontaire (از سوئد)، Droga 5 ، Grow Interactive و Creative Artists Agency (همگی از آمریکا) همه جایزه Grand Prix را حتی بعضی برای بار اول برنده شدند.

و به چه دلیل جوایز بزرگ را برنده شدند؟

بسیاری از مفسران می­گویند تبلیغات سنتی دیگر تاثیرگذاری همیشگی­اش را ندارد. اما این گفته کاملا درست نیست.

یکی از برترین برگزیدگان، فیلم chipotle ساخته Creative Artists Agency، با دو جایزه Grand Prix، به سادگی تبلیغ میکند. البته این تبلیغ برای اهداف شرکت است اما همچنان تبلیغ محسوب می­شود.

همچنین کمپین­های محیطی برای گوگل در بریتانیا و کوکاکولا درهونگ کونگ نیز در این نمونه ها می­گنجند. و همینطور تکرار کمپین قدیمی بنتون توسط آژانس بزرگ ۷۲ & Sunny، که مطمئنا این کار را جزء بهترین آثارش نیز محسوب نمی­کند.

و در آخر موضوعی که اکثر مردم در موردش صحبت می­کردند: استفاده خلاق از تکنولوژی و ارتباطات فراگیر، اما فراتر از آن هر چیزی که می­توانست به عنوان تبلیغات سنتی تعریف شود.

دیدن آثاری که به جای آنکه از تکنولوژی فقط به خاطر تکنولوژی استفاده کنند، ازهدف شرکتِ صاحب تبلیغ­ها پشتیبانی میکردند خالی از لطف نبود.

آژانس­های زیرکی وجود داشتند که بیشتر از هرکس دیگری مسیر تجارت ما را تعریف می­کنند (که به ترتیب حروف الفبا آورده شده­اند):

– Grow Interactive  به خاطر بازتولیدِ “می­خواهم برای دنیا یک نوشابه بخرم” برای گوگل

–  Jung Von Matt برای ماشین نامرئی عجیب (بدون هیچ اثر کربنی) برای مرسدس

– RGA برای Nike Fuel  سخنرانی گفت، “نایک تعداد زیادی مصرف­کننده دارد، دیگر نیازی به تبلیغ ندارد”

– Serviceplan، توسعه­ یافته­ ترین آژانس خلاق برای Austrian Solar  گزارش سالیانه­ای که متن و گرافیکش تنها زیر نور ظاهر می­شود !

– Talent برای نقاط رادیوییِ مجله Outdoor که انتشار آن شامل تونی غیر قابل شنیدن است که پشه­ها را فراری می­دهد !

تمام این آثار را می­توانید به صورت آنلاین در www.canneslions.com/work/2012  ببینید.

و سرانجام بعد از اینکه تمام موسیقیدان­های فراموش­شده و مشاهیر خرد، توسط آژانس­هایی که ظاهرا چیز با ارزشی برای گفتن درباره خود نداشتند، به جشنواره کشانده شدند، بیل کلینتون برای سخنرانی وارد شد و گفت:

“انسانیت مشترک ما بیشتر از تفاوت­های جذاب ما اهمیت دارد.”

بیایید امیدوار باشیم که مفهوم این جمله برای سال­هایی که می­آیند زنده بماند.