بازاریابی بر اساس الگوی دنیای هنر

بازاریابی بر اساس الگوی دنیای هنر

نویسنده: آرش سلطانعلی

در مقاله گذشته مروری بر تاریخچه بازاریابی هنری داشتیم. در این قسمت به بررسی بازاریابی بر اساس الگول دنیای هنر می پردازیم.

بازاریابی بر اساس الگوی دنیای هنر بر رویکرد اجتماعی و بافتاری متمرکز است و در قسمت­ هایی با بازاریابی اثر هنری و هنرمند نیز هم­پوشانی­ دارد. پژوهش از طریق بررسی محتوا و بستر هنری در هر دو دیدگاه به ایجاد بینش ­های جدید کمک می­کند. در حالیکه پژوهش بازاریابی هنرمند و اثر هنری، مشخصه ­هایی نظیر خلاقیت، زیبایی ­شناسی، ارزش های نمادین و تجربیات لذت­بخش هنر را دربرمی­گیرد، بازاریابی اجتماعی بیشتر بر مسائل اجتماعی هنر تاکید می­کند.

زیرا هنر از جامعه جدا نیست و بازاریابی آن نیز بر پایه بستر سیاسی و اجتماعی-فرهنگی جامعه بنا شده است. همچنین روابط و ساختارهای مستمر مانند اعتماد، شبکه ­های ارتباطی، استانداردها و باورها باعث ایجاد نفوذ و یا محدودیت بر بازار می­شوند. بنابراین این نوع بازاریابی باید بر مکانیسم­ های اجتماعی تولید هنر، معنای نمادین آن و فرایند شبکه­ ها در مشروعیت بخشی به هنرمند-شبکه متمرکز باشد. هدف این بازاریابی با شیوه­ای که در آن ارزش هنری بالقوه افزایش پیدا می­کند مرتبط است، بنابراین نیازمند درک شیوه­ های گسترش  آن در جامعه می­باشد. شیوه­ هایی که از تفاسیر اجتماعی بازار هنر نیز الهام بگیرد.


مقاله بازاریابی هنری


به همین منظور برای درک بهتر مفهوم جهان هنر تعاریف بسیاری صورت گرفته است که در این بین می­توان به گفتاری نظیر اینکه: « منطق کاربردی که در تاریخ و نظریه ­پردازی هنر برای شناسایی یک شی به عنوان اثر هنری بکار می­رود باید قضاوت بر اساس زیبایی یا ظاهر کار هنری را ارجح بداند» و یا «دنیای هنر از شبکه ­ای از افراد تشکیل شده است که فعالیت ­هایشان بر اساس همگرایی دانش­ آنها از ابزارهای مرسوم و تولید آثاری که در دنیای هنر مورد توجه می­باشد، سازمان یافته است.» اشاره کرد.

در این سیستم هنرمند تنها تولیدکننده ارزش اثر هنری نیست بلکه تایید و توجهی که از طرف شبکه ­ها و سیستم­ ها به این نظام تزریق می­شود نیز در این فرایند موثر است. از آنجا که یک ساختار جامع از شبکه­ های اجتماعی وجود دارد که بر تولید، توزیع و مصرف اثرگذارند بنابراین ارزش آثار هنری با توافق بین گردانندگان این صحنه حاصل می­شود. از طرفی مفهوم جهان هنر همان بستر یا زمینه ­ای است که در آن خصوصیات ساختارهای اجتماعی تشکیل­ دهنده زیربنای حوزه فعالیت هنری هستند و در آن هنرمند از جامعه جدا نیست و افراد داخل این بستر نه تنها ایدئولوژی هنر را تشکیل می­دهند بلکه در مشروعیت ­بخشی آن -از طریق ایدئولوژی- نیز تاثیرگذارند.

به همین علت ارزش اثر هنری در ساختار جهان هنر می­تواند بر مبنای مبارزه­ ای که برای به دست ­آوردن قدرت و مشروعیت اجتماعی در بین نیروها اتفاق می­افتد تعیین شود. در بازار کالاهای اقتصادی، «برند» همواره یک مخزنِ معنا و مفهوم به شمار می­آید و مفاهیم نیز به طور جمعی در دل جامعه ساخته می­شوند، بنابراین برندها همواره نشان­ دهنده فرایندی هستند که طی آن معانی به طور نمادین خود را در آن برجسته می­ سازند.

به همین علت بررسی دقیق از دیدگاه فرهنگی-اجتماعی یک برند، دید کاربردی در مورد تحلیل بازار هنر بدست می­دهد. معنای نمادینی که برای برندسازی یک هنرمند ساخته می­شود توسط نیروهای دنیای هنر رقم زده شده و آنها نیز از سرمایه­ های فرهنگی و اجتماعی جامعه برای اعتباردهی و القای موقعیت در بازار استفاده می­کنند. همچنین درک بازاریابی بر اساس الگوی دنیای هنر در تحلیل تغییرات مهم بازار هنر معاصر نیز تاثیرگذار است.

ادامه دارد…..

آرش سلطانعلی