مفهوم تعامل در یک رویداد کیوریتوریال

مفهوم تعامل در یک رویداد کیوریتوریال

نویسنده: آرش سلطانعلی

مفهوم کیوریتوریال در برپایی یک نمایشگاه به تعامل گسترده و همه جانبه­ در سطوح مختلفی مانند هماهنگی بین آثار به نمایش درآمده،  شرایط برگزاری، و ایجاد بستری برای مشارکت مخاطبان احتیاج دارد. در این نوشتار سعی شده است تا تعامل بین رویداد­های هنری و نحوه ارتباط­شان با مخاطب، در مدیوم­ هایی مشابه پرفورمنس و معماری بررسی شود. زیرا این دو به علت برخورداری از وجوه کنشی و رخدادی به­ خوبی این موضوع را نشان می­دهند.

 در یک پرفورمنس نه تنها ارتباط بالایی در بین اجراکنندگان از لحاظ حرکات بدنی و مفهومی وجود دارد بلکه بینندگان صحنه نیز به واسطه واکنش­های خود در این جریان دخیل­ اند. این اجرا مانند یک دیالوگ تجسم یافته در فضا است که باعث ایجاد پرسش­های ذهنی در مورد ساختارهای بنیادین یک گفت­وگو می­شود زیرا همواره به عنوان یک رابطه دوسویه نیاز به نوعی از «حضور» دارد. دست­کم دعوتی به حضور داشتن در آن لحظه… این مفهوم پیوند تنگاتنگی با معنای «پذیرش» دارد و خواست ناظران در میزان اثرگذاری آن مهم و یک تصمیم فعالانه برای تجربه­ ای دوطرفه است.

درک اینکه چه چیزهایی در این فرایند ما را به عنوان انسان به هم مرتبط می­کند بسیار تعیین کننده به نظر می­آید. از فاکتورهای اولیه ­ای همچون فضا، زمان، صدا، حضور فیزیکی و واکنش­های بدنی تا نوع بودن و نسبت­مان با محیطی که ما را در بر گرفته، در این مساله موثر است. داشتن شهود نیز به معنی درک پیچیدگی­ های جهان در ساختار کوچکتری نظیر پرفورمنس باعث فهم کلیت آن و وحدت نهفته در دل رویدادهای به ظاهر متناقض می­شود.

مقوله معماری و مناسبات فضا و مکان نیز به وسیله عوامل متنوعی باعث ایجاد تعامل می­شوند. بافتار­ فضایی یک گالری زمینه رویارویی یک نمایش چیدمانی و یا مفهومی با عناصر درونی خود و به تبع آن با مخاطبانش را فراهم می­کند. توالی­ های محیطی، رویکرد­ها، آستانه­ های فضایی، انقباض یا گسترش وضعی، جو کلی و انتقال معنایی از داخل به خارج یک مکان و بالعکس- جملگی بخشی از ایجاد تجربه یک نمایشگاه هستند.

این نوع نگاه باعث خلق یک بستر باز برای مواجهه فیزیکی و ذهنی -و ورود به یک گفتمان- در مقابل بازنمایی صرف و یک طرفه می­شود. به عنوان مثال هنگامی که در یک چیدمان مفهومی عناصر یک سازه معماری با روشی متفاوت ورود نور را به درون فضا تغییر می­دهند، علاوه بر اضافه­ کردن روایتی نو به آن در حالات و کنش افراد نسبت به محیط اطرافشان نیز تاثیر می­گذارند. در حقیقت می­توان گفت تجربه یک رویداد هنری بسیار بیشتر از یک بازدید محض نمایشگاهی است، بلکه به مثابه نوعی فعل اجتماعی می­باشد که در آن تماشاگر فقط با یک «ایده» روبرو نیست، بلکه با یک ایده در یک «فضا» و همراه با «دیگران» مواجه است که به واسطه المان­ های حاضر در آن، به طور مداوم در حال تغییر می­باشد.

آرش سلطانعلی