نمایشگردانی یا کیوریتوری مشغله ایست ویژه که دردو سه دهه اخیر نقشی پررنگ و نتیجه بخش در برگزاری نمایشگاه های آثارهنری- دوسالانه ها و بینال های هنر دارد. یک کیوریتور موفق برای شناساندن هنرمندان – فروش و بازاریابی آثار و نحوه ارایه آنها به بینندگان همچون پلی مطمین عمل میکند.
امروزه این مهارت تبدیل به یک تخصص شده است. کیوریتور با انتخاب آثار هنری تاثیر گذار – قرض گرفتن آثار از موزه ها و نهادها- نوشتن متن برای معرفی آنها و با ایجاد هماهنگی و سازماندهی بین عوامل برگزاری نمایشگاه ها جریان ساز در جامعه هنری معاصر خویش میشود. زیرا امروزه اهمیت نمایشگاههای هنری تبدیل به یک رسانه مهم شده است ومیشود گفت که متن های مقدمه برای ارایه آنان جز رویکردهای معاصر هستند.
گاه مفاهیم انتخابی کیوریتور که آثار را زمینه مند میکند از بازتاب رخدادها و دغدغه های جامعه برمیتابد واگر نهادها کیوریتورها را هدایت کنند منجر به سرعت بخشیدن وآسانتر شدن مسیردر پیشبرد اهداف نمایشگاههای هنری میشوند
کیوریتور همچون یک پیغام آور ایده ها را در میابد ارزیابی میکند و برایشان مقاله تهیه میکند- نهادها را میسنجد و ازآنان دعوت به همکاری میکند – دایره اطلاعات و خواندنیهای مرتبط را قوی میکند هزینه های تبلیغات – چاپ کاتالوگها-دعوتنامه ها- حمل و نقل آثار- مسایل اداری و گمرکی- نصب روشنایی و هرینه های پپیش بینی نشده را مدیریت و همسو میکند.
یک کیوریتور باید در انتخاب آثار خوش ذوق عمل کند . تنوع و جذابیت بصری را در نظر بگیرد خط محوری موضوع برگزیده را گم نکند چیدمان بلد باشد و تفکر انتقادی نیز داشته باشد.
قبلاهنرمندان مجبور بودند آثارشان رادر گالریهای شخصی و معدود – موزه ها و تالارها ویا در آتلیه شخصی باچیدمانی تکراری و نه چندان مناسب معرفی کنند و یابفروشند. تعداد کیوریتورها اندک بود و بیشتر کلکسیون دارها و موزه دارها روزهایی را برای نمایش آثارهنری هماهنگ میکردند خط محور فکر شده و الگوی سازماندهی شده نداشتند و مفهوم آفریده های هنری درک نشده و مبهم باقی میماند و نمایش بیشتر خنثی و منفعل انجام میگرفت. اگر هنرمندی درسال ۱۳۵۰ خورشیدی چون فریدون آو دست به کیوریتوری میرند آثار هنری جمع آوری میکند و ارایه میدهد ناخودآگاه و ذوقی عمل میکند اما امروزه یک تخصص و رشته ای مجزا بررسی میشود که نیاز به مطالعه کافی و شناخت روزافرون دارد.
یک نمایشگردان موفق شخصی است مسیولیت پذیر که در صورت لزوم با کمک و همفکری دستیارانی که برای خود برمیگزیند به طور همزمان امور مهم را و با توانایی ها و ارزیابیها معرفی و اهداف آثار هنری را به بهترین شکل ممکن میسازد . او باید خوب بنویسد و مطالعه کند سلایق و سطح فکری و اذهان جامعه را بشناسد و لمس کند و درقالبی گویا و موثر معرفی کند.
او گاه میتواند خالقی باشد و با متن هایی که مینویسد پیوند مفهوم آثار هنری را با مخاطبان به بهترین شکل ممکن سازد.درواقع اومیان مثلث هنرمند- نهاد-سازمانها و مخاطبین در حرکت است .
او باید هوشمندانه عمل کند تا بتواند به طور همزمان چند امر مهم را به عهده گیرد داشتن اطلاعات کافی و مهارت نوشتن برای متن ها و مقالات و کاتالوگ های تبلیغاتی از ویژگیهای مهم اوست. او باید هدف هنرمند وروح اثرش را بشناسد و توصیف کند سطح فکر و آرمان جامعه را در نظر بگیرد- روابط اجتماعی و زبان و بیان آن را فرا گیرد روحیه انعطاف پذیر و نقدپذیری را برای روزهای بازدید ارتقا دهد وقابلیت های بازاریابی و تبلیغات کارامد را در این راستا کسب کند.
نویسنده: آرش سلطانعلی