افزایش راندمان در مراکز خرید موفق در آسیا
آرش سلطانعلی
به رغم اقدامات انجام شده برای کنترل رشد جمعیت در آسیا، تحقیقات اخیر نشان میدهد که تا سال ۲۰۵۰ بیش از یک میلیارد نفر به جمعیت منطقه افزوده میشود. با این رشد جمعیت به همراه رشد سریع جمعیت طبقه متوسط با دسترسی به سرمایه و ولع خرید، تمرکز خرده فروشان بین المللی بر آسیا و تلاش آنها برای تضمین رشد خود در آینده تعجبی ندارد. با این حال، اگر چه روندهای کلان ممکن است دورنمای مثبتی را ارائه دهند، نمونههای فراوانی از مراکز بزرگ خرید در سراسر منطقه مشاهده میشود که در جذب مشتری ناموفق بودهاند و درمورد خالی بودن خود دروغهایی سرهم میکنند.
دلایل متعددی برای توضیح این به ظاهر بی قاعدگی وجود دارد؛ اول، دانستن این نکته ارزشمند است که مراکز خرید در زمره چالشبرانگیزترین داراییها برای مدیریت و کار است. به علاوه، محدودیتهای موجود در ابتیاع زمینهای در دسترس باعث میشود صاحبان مراکز خرید اغلب زمینهایی در مناطق با توسعه متوسط خریداری کنند که اصولاً از نظر تجربه خرده فروشی با تقاضای مشتریان پایه هدف آنها همسو نیست. در نهایت، افزایش گردشگری بینالمللی سبب شده، که حد انتظار مصرف کننده عادی از پیشنهادات ارائه شده توسط مراکز خرید بالاتر رود.
با این حال، یکی از حوزههای چالش برانگیز برای مجریان مراکز خرید در سراسر آسیا، اختصاص زمان و منابع کافی برای شناسایی مشتریان پایه هدف است. با درک دقیق از این که چگونه میتوان این مشتریان را به فعالیت واداشت، الویت را بر چه چیزهایی قرار دهند و در نهایت این که از تجربه یک مرکز خرید چه انتظاری دارند. این درک بسیار حیاتی است زیرا بسیاری از عواملی را مشخص میکند که در نهایت منجر به سود عملیاتی خالص Net Operating Income (NOI) یک مال میشوند.
در طول چند سال آینده، این فشار برای دریافت پیشنهادات بهینه از خرده فروشیها افزایش بیشتری خواهد یافت زیرا بهبود تکنولوژی موبایلها و تبلتها، میتواند منجر به ازدیاد جمعیت استفاده کننده از خدمات آنلاین شود که ترجیح میدهند بجای مراجعه به خرده فروشیهای زیر استاندارد، از داخل خانه خود اقدام به خرید کنند. به دنبال تحقیقات شرکت مطالعاتی مکنزی و پیشبینی این که چین صاحب بزرگترین بازار خرده فروشی الکترونیکی e-tail market در دنیا خواهد شد، مسئولیت بسیار زیادی بر دوش صاحبان، مجریان و سرمایه گذاران مراکز خرید افتاد.
“بهبود تکنولوژی تبلت ها و موبایل ها امکان رشد سریع بازار خرده فروشی الکترونیکی در آسیا را فراهم کرده است که سبب ازدیاد فشار بر روی صاحبان، مجریان و سرمایه گذاران برای فراهم آوردن تجربیات بهینه برای مشتریان میشود.”
درک مشتریان پایه هدف- خریدار آسیایی چه انتظاراتی دارد؟
وسعت منطقه آسیا و سرعت تکامل به این معنی است که پاسخ واحدی برای این سؤال وجود ندارد. آسیا منطقه پیچیدهای است و عادات رفتاری مصرف کنندگان در آن به طور قابل ملاحظهای حتی در دو شهر با یک بازار مشترک متفاوت است. در هر حال با این که ممکن است پاسخها متفاوت باشند اما مسیر رسیدن به درک بهتر مصرف کننده هدف تا حد زیادی یکی است.
اولین قدم مهم، شناسایی گروههای مصرف کننده کلیدی هدف و قرار دادن آنها در قلب توسعه مرکز خرید و استراتژیهای مدیریت مرکز است. هر نوع فرضیهای در مورد این که این مصرف کنندگان از تجربه خرده فروشی چه انتظاری دارند را باید توسط دادههای دقیق که انگیزههای کلیدی مشتریان را برای جذب به مرکز خرید و سپری کردن اوقات خود در آن نشان میدهد، به دست آورد.
اهمیت کاربرد فرضیات مبتنی بر دادهها را نباید دست کم گرفت، این دادهها به مجریان امکان میدهد تا دست از حدس و گمان بردارند و با اعتماد به نفس بیشتر در عملکرد، جریان درآمد خود و سرمایه گذاران خارجی را به بالاترین حد برسانند. همچنین با استفاده از دادهها، صاحبان مراکز خرید قادر خواهند بود تصمیمات هوشمندانهتری در مورد انتخاب و ترکیب مستاجران، طراحی بنای مرکز، استراتژی بازاریابی و عملکرد فروش اتخاذ کنند.
امنیت دسترسی به نوع درست و با کیفیت دادهها خود چالش مهمی است زیرا بسیاری از نشانگرهای سرمایه گذاری معمول در بخشهایی از آسیا وجود ندارند یا به خاطر سرعت تکامل بازارها، تاریخ مصرف آنها خیلی سریع منقضی میشود.
با این حال اگر بدانید که کجا را جستجو کنید، اطلاعات کافی را هم در بازار وسیع و هم خود محیط خرده فروشی پیدا خواهید کرد. اغلب چالش عظیم نه در پیدا کردن اطلاعات بلکه در تفسیر درست آن و ایجاد استراتژی است که سبب موفقیت تجاری یک مرکز اقتصادی میشود.
تنوع گستردهای در سراسر منطقه آسیا وجود دارد با این حال وقتی حرف بر سر عادات رفتاری مصرف کنندگان میرسد، به اشتراکات زیادی برمیخوریم. در کل، مراکز خرید بزرگ یا مالها نوعاً به عنوان مراکزی برای خرید روزانه یا خاص محسوب نمیشوند بلکه این مراکز به مکانهایی برای گشت زنی و تعامل با خانواده و دوستان تبدیل شدهاند. این مفهوم فعالیت مشترک که همه همراهان به راحتی در آن شرکت میکنند، یکی از تجربههای مهم و مرکزی برای همه مالها در سراسر دنیا است.
در بسیاری از موارد عامل واقعی خرید نسبت به سایر فعالیتهای اجتماعی در رده دوم قرار گرفته و یا به واسطه آن تقویت میشود. پس این عوامل در ترکیب مستاجران و طراحی بنای مرکز خرید چه نقشی دارند؟
مفهوم ترکیب خرده فروشی و استراتژی اجاره
هنگام تصمیم گیری برای ترکیب خرده فروشی و طراحی ساختمان باید برای خرده فروشانی که توانایی پر کردن فضا و جذب مصرف کننده را دارند، الویتهای واضحی اتخاذ کرد. شش توصیه کلیدی براساس تجربیات ما در راه اندازی و گرداندن مالهای موفق در سراسر آسیا عبارت از موارد زیر است:
۱. فراهم آوردن مکانهایی برای خوردن و آشامیدن
برخلاف بازارهای بینالمللی که تجهیزات غذا و نوشیدنی سبب تقویت یا حمایت از ترکیب خرده فروشی میشود، برای مصرف کنندگان آسیایی نشستن در رستورانها و فود کورتها، کافی شاپها و غذاهای بیرون بر بسیار اهمیت دارد. کیفیت غذا و نوشیدنی رابطه مستقیمی با افراد بازدیدکننده از مال دارد و بنابراین بخش قابل توجهی از فضا باید به این تسهیلات اختصاص یابد. به طور معمول این مناطق درصد سهم بزرگتری در فروش کلی را نسبت به درصد سطح قابل اجاره دارند.
۲. دارا بودن طیف وسیعی از فعالیتهای فراغتی
برای بسیاری از مصرف کنندگان آسیایی رفتن به مال معمولاً نوعی گذران اوقات فراغت بشمار میرود که شامل غذا خوردن، موسیقی، و دیدن فیلم میشود. طیف وسیع گزینههایی که مال برای گذران اوقات فراغت ارائه میدهد میتواند مرکز خرید را به مقصدی منحصر به فرد تبدیل کند و مشتریان وفادار بسازد. ترکیب غذا و نوشیدنی با سرگرمی در تمام طبقات میتواند به افزایش قابل توجهی در سطح درآمد کلی منجر شود.
۳. کالاهای لوکس را دست کم نگیرید
در بازارهایی مانند بازار چین، مالیات بالای اجناس وارداتی سبب شده تا بسیاری از مصرف کنندگان از برندهای لوکس چشم پوشی کرده و به برندهای ممتاز قابل دسترس بسنده کنند. اغلب دلیل متقاعد کنندهای برای سرمایه گذاری یا برند کردن یک مرکز خرید با پر کردن آن فقط با برندهای تجملی وجود ندارد. یک ترکیب بهتر شامل گرد آوردن برندهای غربی با کیفیت در کنار یکدیگر است تا شکاف میان سبک زندگی و تجمل پر شود. خرده فروشهای پرچمدار بینالمللی مانند زارا یا H&M بهترین شرایط اجاره را تعیین میکنند و مستاجران واقعی هستند که میتوانند خریداران پرسه زن را به خرده فروشیهای کوچک جلب کنند.
۴. معمای فروشگاه بزرگ
مصرف کنندگان آسیایی تمایل زیادی به آگاهی از فروشگاههای بزرگ ندارند که همین منجر به فروش کمتر از انتظار این فروشگاهها میشود. با این حال، مسلماً چندین فروشگاه هستند که در حال حاضر تجربه واقعی از فروشگاههای بزرگ را در رابطه با کیفیت ارائه، و انواع خدمات استثنایی برای مشتری را فراهم کردهاند. اگر یک فروشگاه بزرگ برند شده عقاید اصولی فروشگاههای در سطح بینالمللی را دنبال کند، شاید بتواند سطح بالای فروش لازم برای این که یک مستاجر ثابت باشد را به دست آورد.
۵. هایپرمارکت در برابر سوپرمارکت
شواهد قانع کننده کمی وجود دارند که نشان دهند یک مرکز خرید ترکیبی سطح بالا باید شامل یک هایپرمارکت باشد زیرا میان هایپرمارکتها که به شدت تخفیف محور و تخصصی هستند خریدار پرسه زن کم پیدا میشود. با این حال برعکس تلفیق ارائه مواد غذایی تازه مؤثر است زیرا غذا مانند هدیه دادن یک رسم معمول در فرهنگ بسیاری از بازارهای آسیایی است.
۶. ایجاد سینما
وجود سینما در مراکز خرید میتواند زمان بازدید مالها را از متوسط ۱.۵ ساعت تا ۴ ساعت افزایش دهد که به دنبال آن خرید بیشتر و غذا خوردن پس از دیدن فیلم هم وجود دارد. با این حال باید در مورد موقعیت سینما، ملاحظات دقیقی صورت گیرد تا انرژی، برق و هزینههای عملیاتی OPEX در زمان بسته بودن باقی مرکز خرید به حداقل برسد.
“در آسیا کیفیت غذا و نوشیدنی رابطه مستقیمی با بازدید از مال دارد بنابراین بخش مهمی از فضا باید به این کالاها اختصاص یابد”.
پیشنهاداتی برای طراحی بنای مرکز خرید و موقعیت کلی:
بهترین بودن به معنی توجه به جزییات و ایجاد راحتی و آسودگی در تجربه مال از نقطه ورود تا خروج است. این مستلزم تمرکز دقیق نه تنها بر روی فروشگاهها بلکه بر طرح، نما و طراحی کلی برای بنای مرکز خرید است.
۱. حول یکی از برندهای برتر روایتی قوی بسازید
مصرف کنندگان آسیایی حساسیتی متوسط تا قوی نسبت به روایتهای خوش ساخت حول برند مرکز خرید خوب دارند. مشابه این، برندهای خرده فروشی آینده برای اشغال فضا در یک مرکز خرید با سطح جهانی پول بیشتری خواهند پرداخت. بنابراین از همان مراحل اولیه باید برای بازاریابی بنای مرکز تجاری اهمیت ویژه ای قائل شد و کمپینی براساس استراتژیهای چندکاناله و بسیار تهاجمی ایجاد کرد.
۲. اجتناب از شلوغی مال
در حالی که مصرف کنندگان آسیایی به محیط خرده فروشی پر جنب و جوش تمایل دارند اما از فضاهای شلوغ پرهیز میکنند. حس درستی از جهتیابی و مسیرها با علامتهای قابل مشاهده، آسانسورهای با دسترسی راحت، و موضوعات روشن برای هر منطقه برای مخاطبان مهم است.
۳. اطمینان از وجود ویترینهای جذاب
دوبرابر و وسیعتر کردن ویترین مغازهها، منجر به فروش بالاتر میشود. ویترینهای روشن با طراحی خوب و تأکید بر دسترسی آسان بر کالاها به منزله نمایشگاهی ثابت از کالاها است.
۴. طراحی مناطق عمومی برای جذب مشتری
مشتریان معمولاً مناطق عمومی را دوست دارند زیرا چنین مکانهایی با ویژگیهای طراحی سبب جذب مشتری میشوند. بسیاری از مشتریان به عکس گرفتن از خود در این چنین مناطق و به اشتراک گذاشتن آن لذت میبرند بنابراین طراحی با ویژگیهای نمادین به جذابتر شدن این مناطق کمک میکند. باردیگر این مورد با تمایلات غربی مدرن در تضاد است و از این مناطق عمومی به عنوان سکویی برای خرده فروشی استفاده میشود. از نظر روشنایی از آنجایی که هیچ امکانی برای استفاده از نور طبیعی نیست در واقع نورپردازی مستقل ویترین فروشگاهها و روشنی آنها سبب جذب بیشتر خریدار میشود.
۵. از اهمیت نمای خارجی بنای مرکز خرید غافل نشوید
مصرف کنندگان نمای خارجی که نشان دهنده معیار و جاه طلبی است را دوست دارند نمای خارجی با نورپردازی خلاقانه با نور LED برای مثال موقعیت عکسبرداری جذابی را در شب فراهم میکند که ثابت شده در آسیا بسیار مورد توجه است. با این حال معمولاً استانداردهای بینالمللی پذیرفته شده تنها برای تزیینات داخلی اعمال میشود و نه زیبا و جذاب کردن بنای بیرونی.
۶. تأکید کم بر روی فضای پارکینگ
در مقایسه با مراکز خرید بینالمللی، مراکز خرید آسیایی درآمد مستقیم کمی از پارکینگ خود به دست میآورند زیرا مصرف کنندگان آسیایی به پرداخت بهای زیاد برای پارکینگ رغبت ندارند. و پارکینگها در شبانه روز و هفت روز هفته صد در صد پر نمیشوند زیرا در محیطهای شهری مالها معمولاً در مناطقی با دسترسی بالا به خطوط مترو یا خطوط اتوبوسرانی ساخته میشوند.
امروزه حجم ساخت مراکز خرید سبب ایجاد بازار بسیار رقابتی در آسیا شده و میزان اشتباه سازندگان، مجریان و سرمایهگذاران بسیار کاهش یافته است. چه برنامه ساخت و ساز مرکز خرید در مرحله شروع باشد و یا برنامهای برای فعال کردن یک مرکز خرید با عملکرد ضعیف در جریان باشد، در مییابیم که تعدادی از حوزههای کلیدی وجود دارند که سرمایه گذاران و سازندگان برای داشتن یک مرکز خرید موفق در آسیا به آن نیاز دارند.
برنامهریزی برای سرمایه گذاری
مشاوره قبل از سرمایه گذاری:
بسیاری از بازارها در سراسر آسیا به سرعت رو به تکامل هستند- که آنها را هم به مکانهایی هیجان انگیز برای سرمایه داران تبدیل میکند و هم خطر سرمایه گذاری را افزایش میدهد. این موضوع به خصوص با سرمایه گذارانی ارتباط پیدا میکند که در جستجوی دستیابی به پروژههای در حال ساخت هستند و میتوانند چالشهای مهم رو در روی آنها را ببینند.
سرمایه گذاران در بررسیهای خود، برنامه ساخت و ساز را زیر نظر میگیرند تا موانع بالقوه که ممکن است سبب ایجاد تأخیر در تکمیل پروژه و در نهایت تأثیر بر برگشت سرمایه در آینده شود را شناسایی کنند.
این نکته آخر بسیار مهم است زیرا سرمایه گذاران به طور فزاینده فقط به ارزیابی تکنیکی ریسک فکر نمیکنند بلکه به ارزیابی درآمدی میپردازند که در آینده از مراکز خرید به دست خواهد آمد.
تحلیل مصرف کنندگان و برنامه ریزی جامع
سازندگان باید مطمئن باشند که نوع مرکز خریدی که در پی ساخت آن هستند بر اساس درک دقیق از گروههای مصرف کننده هدف کلیدی و آنچه از تجربه یک مرکز بزرگ خرید انتظار میرود، قرار دارد. زمانی که از حضور مصرف کننده نهایی در قلب استراتژی ساخت اطمینان حاصل شد، از همان ابتدای کار موفقیت درازمدت بنای تجاری تضمین شده است.
اینکار به تحلیل عمیق گروههای قومیتی نیاز دارد که احتمال بازدید آنها از مال زیاد است و میتواند در طول روند اجاره، حدسیات را مدیریت کرده و اطمینان دهد که مؤسسه عامل بتواند به نفع مالک و سازنده، املاک تجاری را اجاره دهد. همچنین اطلاعات مورد نیاز برای استراتژی بازاریابی را فراهم کرده و جریان استصحال درآمدهای فرعی و هستهای را تضمین میکند.
ساخت بنای مرکز خرید
همکاری با سازندگان محلی:
یکی از نگرانیهای اصلی سرمایه گذارانی که در بناهای جدید یا در حال ساخت سرمایه گذاری میکنند چگونه مشارکت مؤثر با سازندگان محلی است. معمولاً دو راه برای این مشارکت وجود دارد- قرارداد پیش خرید که دارای ریسک کمتر و قیمت گرانتر است و تأثیر کمتری بر کل طرح دارد، یا قرارداد مشارکت. این مورد آخر با این که سرمایه دار را با ریسک بالاتری در هزینه سرمایه و تأخیر برنامه مواجه میکند اما معمول تر است.
در بعضی از بازارهای آسیا ، سرمایه گذاران درمی یابند که گرچه درصد سرمایه گذاری بالاتری دارند (۵۱+ درصد) با این حال کنترل و مدیریت سازندگان محلی دشوارتر است مگر این که قرارداد مشارکت به درستی منعقد شود. اغلب این کار به تیم مدیریتی قوی و با تجربه نیاز دارد که بتوانند سازندگان و سرمایه داران را در بازارهای ناشناخته هدایت کنند و برنامه راهبردی روشنی برای قضایایی شامل روشهای ارائه پروژه و این که پس از پایان بنا چه انتظاری از آن میرود فراهم آورند.
مدیریت ساخت و ساز
در مناطق مختلف آسیا، اقدامات معرفی شده برای کنترل حباب بالقوه مسکن منجر به محدودیت نقدینگی شده که در پی آن بعضی از سازندگان بازار مسکن را رها کرده و به بخشهای دیگری شامل ساخت بناهای تجاری ترکیبی و خرده فروشی متمرکز شدهاند. ساخت این نوع بناها معمولاً پیچیدهتر بوده و سرمایه داران به طور فزاینده مستقلاً به بررسی طرحها و توانایی سازنده میپردازند.
اگر ساخت پروژه ای با موافقت روبه رو شود، لازم است تا سازنده زمانبندی پروژه و نحوه درست تحویل را ارائه دهد و تضمین کند که طراحی بنا با دانش تجاری قوی پیریزی میشود که نه تنها بر زیبایی شناسی بنا تمرکز داشته باشد بلکه هزینههای عملیاتی و سرمایهای درازمدت را نیز به حداقل برساند.
چالش دیگری که باید در بازارهایی مانند چین به آن توجه شود، تعدد تعاملهای پیچیده است که میتواند سبب توقف یک پروژه شود. در چنین موردی به یک تیم مدیریت با تجربه در ساخت و ساز نیاز است که بتوانند همچون حلقه اتصالی چندین عملکرد کلیدی مانند برنامه ریزی استراتژیک، تیمهای فنی و تجاری، گروههای مدیریت اجاره و مالکیت و مقامات دولتی که هرکدام میتوانند بر تکمیل موفق پروژه تأثیر بگذارند را یکپارچه کنند.
مدیریت بنای تجاری
به حداکثر رساندن جریان درآمدها:
در مراکز تجاری یا مالها، سرمایه داران فقط در ساختمان شریک نیستند بلکه در درآمدهای وابسته به آن نیز شراکت دارند. اگر یک مال، فروش نداشته باشد، نمیتواند مستاجران را نگه دارد و در نتیجه جریان درآمد از اجاره فروشگاهها را از دست میدهد که تأثیر قابل توجهی بر درآمد اجرایی دارد.
برای اجتناب از این سناریو، مجریان مالها باید ارزیابی دقیقی از چگونگی کارکرد مرکز هم از نظر فروش و هم اجاره در مقایسه با معیارهای اقتصادی داشته باشند. این دادهها آنها را قادر میسازد تا ارزیابی دقیقی از میزان اجارهای که از مستاجران دریافت میکنند داشته باشند و مستاجران را از نظر بکارگیری تمام توانشان در ملک خود بررسی کنند.
به حداقل رساندن هزینههای اجرایی:
در بسیاری از بناهای مراکز خرید در منطقه، هنوز هم مالکان برای مدیریت بنا هزینههای زیادی میکنند. در بازارهایی مانند چین این کار فرصت بزرگی برای صرفهجوییهای مهم است زیرا بیشتر اجارهها به صورت اجاره ناخالص gross lease است و هر یوانی که در هزینههای عملیاتی صرفهجویی شود به درآمد عملیاتی خالص کلی افزوده میشود.
بررسی تأسیسات ساختمانی معمولاً یکی از حوزههایی است که در آن نیاز به تغییرات وجود دارد زیرا بسیاری از بناهای خرده فروشی زمانی که برای اولین بار ساخته میشوند نیاز مشتریان پایه را در نظر میگیرند و پس از آن به درک بهتری از نیازهای مشتریان میرسند. برای مثال، بعضی از مراکز خرید بخش ارائه غذا و نوشیدنی خود را از ۱۵ درصد به ۴۰ درصد افزایش دادهاند که همین سبب افزایش نیاز به برق، گاز و فاضلاب در این بخشهای مال میشود اما ممکن است به علت تغییرات در بخشهای دیگر دچار عدم تعادل شود.
تعریف مجدد بنا
موقعیت یابی دوباره بنای مرکز خرید:
یکی از بزرگترین چالشهای بنای مراکز خرید این است که ویژگی مشتری نهایی و معمولی آنها به واسطه تکامل بازار بزرگ دچار تحول شود. به این ترتیب صاحبان بنا باید استراتژی اجاره دادن و ترکیب مستاجران را بر اساس روند روز مورد بررسی و چالش قرار دهند تا مطمئن شوند مرکز همراستا با تقاضای مشتریان جدید بر اساس دادهها است.
وقتی تغییر مرکز خرید به علت عملکرد ضعیف مد نظر باشد مهم است که به ابتدا برگردیم و مشتری پایه هدف را باردیگر بررسی کرده و گروه مصرف کننده کلیدی جدید را از نظر جمعیت شناسی، میزان پول قابل هزینه در خرده فروشی و نوع فروشگاههای جذاب برای آنها شناسایی کنیم. بر اساس این بینشها، مجریان میتوانند انتخابهای هوشمندانهتری در مناطق فراوانی شامل خرده فروشی های ترکیبی و نوع مستاجران، اندازه بنای مرکز خرید، طراحی بنا و شیوه برندسازی آن اتخاذ کنند.
درباره ایده برندینگ
موسسه ایده برندینگ به عنوان بخشی از گروه ایده بیش از ۲۵ سال در ایران فعالیت کرده است و سابقهای طولانی در کمک به تأمین کنندگان مالی، سرمایه گذاران، سازندگان و مجریان مطرح دارد و به آنها کمک کرده است تا حداکثر استفاده را از سرمایه گذاری در ساخت مراکز خرید ببرند. تیم ما بیش از ۲۰ سال سابقه و تجربه ارزیابی و عارضه یابی و ارائه مشاوره و راهبرد در زمینه ساخت مراکز موفق و پروژههای ساختمانی خرده فروشی با سطح قابل اجاره از ۳.۰۰۰ تا ۲۲۰.۰۰۰ مترمربع دارد.
آیا میدانید که؟
“در یک مورد سرمایه گذاری در یک برنامه ساخت و ساز، موضوعاتی را شناسایی و ارزیابی کردیم که هزینههای عملیاتی را تقریباً ۳۰۰ درصد افزایش میداد.”
” با تحلیل دادههای مصرف کنندگان که از طریق پرسشنامهها و focus group به دست آمده بود توانستیم یک برنامه اصلاح شده برای یکی از مشتریان بسازیم که به یافتن ۲۰ مستاجر جدید انجامید.”
” با ایجاد روابط کاری بهتر میان مشتری و سازنده محلی توانستیم تقریباً تا ۱۰ درصد هزینههای ساخت و ساز را کاهش داده و زمان تکمیل پروژه مشتری را کوتاه کنیم”.
“از طریق ارزیابی عمیق سرمایه گذاری و ساخت و ساز توانستیم برای یکی از مشتریان خود راههایی برای کاهش هزینههای عملیاتی سالانه تا ۱۵ درصد را شناسایی کنیم.”
“با بررسی مجدد بنای یک مرکز خرید توانستیم ترکیب مناسب تری از مستاجرین را شناسایی کنیم که به افزایش ۱۰ درصدی سطح قابل اجاره و بالا بردن درآمد عملیاتی خالص مشتری کمک کرد. “