بررسی شخصیت شهر میلان در طراحی برند شهری

بررسی شخصیت شهر میلان در طراحی برند شهری

حرکت میلان به سوی اکسپو ۲۰۱۵
بررسی شخصیت شهر میلان در طراحی برند شهری

آرش سلطانعلی

 

مقدمه

برندگذاری محصولات مصرفی از اواخر سده‎ی نوزدهم انجام می‎شده است، ولی این فکر که مقصدهای گردشگری باید راهبرد برند تشکیل دهند بسیار دیرتر و در دهه‎ی ۱۹۹۰ پدیدار شد. نخستین رویکرد راهبردی به برندگذاری مقصد در سطح کشوری در استرالیا، هنگ کنگ و اسپانیا شکل گرفت. سپس شهرهای بزرگ آمریکا مانند سیاتل، لاس‎وگاس و پیتزبورگ پذیرای آن شدند تا، در پاسخ به نیاز رقابت کارسازتر، برای تصمیم‎گیری راهبردی در شهر خود چارچوبی ایجاد کنند و پاسخگویی سازمان‎های مدیریتی به ذی‎نفعان خود را افزایش دهند. در بازاری که چند مقصد انگشت شمار سه چهارم گردشگران جهان را به خود جذب می‎کنند، بیشتر کشورها در‌واقع در حاشیه‎ی خاص خود جای گرفته‎اند و مقصدهای دوراندیش امروزه برندگذاری را بخش مهمی از راهبرد رقابتی خود می‎بینند.

اگر مقصدی می‎خواهد رونق داشته باشد، باید تجربه‎ای متمایز، جذاب، به‎یاد ماندنی و دلنشین برای مصرف‎کننده‎ی هدف خود فراهم سازد. شهرها با این کار به قلمرو برندها وارد می‎شوند و برندگذاری مقصد اکنون برای مکان‎هایی که خواهان بقا در میان برترین‎های بازاریابی گردشگری بین‎المللی هستند نقشی اساسی دارد. بازتاب این گرایش افزونِ سازمان‎های مدیریت مقصد را می‎توان در رشد فراوان متن‎های دانشگاهی حوزه‎ی برندگذاری مکان دید. با این که ایجاد راهبرد برند، به عنوان یکی از بنیان‎های مهم توسعه و بازاریابی مقصد، کار بسیار پیچیده‎ای است، با این راهبرد می‎توان منافع بخش‎های خصوصی و دولتی را به هم پیوند زد، ارزش اقتصادی محصولات و تولیدات را افزود، غرور و اعتماد به مکان را افزایش داد، و دید داخلی و خارجی به مکان‎ها را تغییر داد. افزون بر این، کشورهای فقیر، حاشیه‎ای و رو به توسعه نمی‎توانند منتظر بنشینند تا تغییراتی «مثبت» برای برند یا آوازه‎ و اعتبارشان رخ دهد. از آن جا که تصویر منفی بزرگ‎ترین مانع توسعه‎ی اقتصادی چنین مکان‎هایی است، می‎توان از یک راهبرد برند مشتاقانه برای آگاه‎سازی ساکنان، گردشگران و جامعه‎ی جهانی پیرامون آمال و جذابیت‌های مکان استفاده کرد. ولی با وجود نوشته‎های افزون درباره‎ی برندگذاری مکان و، به‎ویژه، کشور، توافق نظر چندانی پیرامون نقش و ماهیت برندگذاری شهرها شکل نگرفته است و خلاء چشمگیری در نوشته‎های مربوط به فرایندهای برندگذاری شهر وجود دارد و نمونه‎پژوهی کمیاب است. برای ایجاد برتری در رقابت بازار گردشگری امروز، شهرها می‌خواهند خود را متمایز کنند و تصویری مثبت از خود بسازند. هدف از این مقاله کنکاش تصویر و شخصیت برند شهر میلان و تاثیرات این تصویر و جایگاه در ارتباط با برندگذاری میلان برای اکسپو ۲۰۱۵ است.

 

تصویر شهر میلان از منظر گردشگران

در زمینه‎ی دیدگاهها، این شهر یک مقصد «پویا» دانسته می‎شود و شخصیت میلان به زندگی فعالی مرتبط است که در آن «عمل کردن» و «کشف کردن» ارزش دارد همچنین فرهنگ غنی و هنر طراحی و معماری این شهر بسیار مورد ستایش و توجه قرارگرفته است. برخلاف شهرهای رقیب، گردشگران تصویر به نسبت روشنی از میلان دارند و بیشتر به خود شهر گرایش دارند تا به حومه‎ی آن؛ در واقع، بیشتر گردشگران تنها به شهر میلان سفر می‎کنند و هیچ بخش دیگری از استان میلان را نمی‎بینند. از نظر دیدگاهی، نقطه ضعف‎های دیگری رویاروی شهر هست که تلاش می‎شود با مشوق‎های برگرفته از حوزه‎های سیاست‎گذاریِ غیر گردشگری، همچون حمل‎ونقل و محیط زیست، به آن رسیدگی شود. برای نمونه، گردشگران میلان را مقصدی «گران» می‎دانند (به‎ویژه به خاطر نرخ تاکسی و اقامت)، ولی خوشبختانه این موضوع با میزان رضایت فراوان از خدمات ارائه‎ شده همراه است. این شهر را مقصدی «خاکستری» نیز می‎دانند که در تضاد آشکار با جنبه‎های دیگر شخصیت میلان است (به عنوان شهری فرهنگی و پویا)، و به آلودگی هوا و کمبود فضای سبز در کل شهر مربوط است.

دیدگاه منفی دیگر درباره‎ی میلان این است که مقصدی «چندان گویا» دانسته نمی‎شود، که به بیان دیگر یعنی گزارش‎شوندگان ادب شهروندان را مثبت ارزیابی می‎کنند، ولی اطلاعات گردشگری و علامت‎های خیابان‎ها را ناکارآمد و ضعیف می‎دانند. افزون بر این، سطح زبان انگلیسی کسانی که در میلان زندگی می‎کنند یا در گردشگری و خدمات مربوط مشغولند، پایین ارزیابی شده ‎است. بنابراین، گردشگران میلان را دارای پیشنهادی سرشار از فعالیت‎ها، رویدادها و جاذبه‎ها می‎بینند، ولی هنگام سازمان‎دهی و در طی سفر، دستیابی به اطلاعات روشن و دقیق را دشوار می‎یابند. برجسته‎ترین نشان میلان کلیسای جامع یا دومو است و، شگفت‎آور این که، تنها بخش اندکی ازگردشگران میلان را بیش از همه به مُد می‎شناسند. در کل، نظر گردشگران درباره‎ی تجربه شان در میلان مثبت بوده است و گفتند که برای تفریح به میلان بازخواهند گشت و دیدن این شهر را به دوست خود پیشنهاد خواهند کرد.

دیدگاه برخی دیگر به مُد، شیکی، با فرهنگی ،پرنشاط و جهان‎شهری بودن میلان اشاره دارد. میلان را اروپایی‎ترین شهر ایتالیا دانستند، که برای هر کس ارمغانی دارد، به‎ویژه از دید خرید و غذا، و قله‎ی غذا، مُد ، هنر و فرهنگ ایتالیایی است. در سوی منفی، میلان را شهری ناامن، بد آب‎وهوا، آلوده و با شبکه‎ی ارتباطی و حمل‎ونقل ضعیف می‎دانند. مردم شهر به نظر پریشان، بی‎ادب، سرد و بی‎توجه به دیگران بودند.

اثر انگشت برند میلان

اثر انگشت نگاری برند دربرگیرنده حس‎های درگیر کننده گردشگران با برند که همان شهر میلان می باشد است ، به هدف دستیابی به فکر و احساس آن‎ها نسبت به این شهر. میلان از اثرگذاری حسی سرشاری برخوردار است، که نشان از مشخصه‎های درخشان شهر و مردمانش دارد. حس هنر دوستی ، هنر پروری ، تجمل و تنوع را ارمغان میلان می‎دانند. شهری شلوغ و پرهیاهو با سابقه هنری و فرهنگی غنی برشمرده می‎شود که همه‎ی مشکلات رایج در چنین جاهایی را دارد (مانند آلودگی)؛ ولی، سفره‎ی رنگینی از غذا و مُد نیز ارائه می‎دهد و فضای معماری ویژه‎ی خود را دارد.

شخصیت شهر میلان

در شخصیت ‎بخشی میلان را می توان، زن بازرگانی دانست که پیوند نزدیکی با مُد، طراحی و فرهنگ دارد. این شخصیت دارای مشخصه‎هایی است که نشان از پویایی، سبک زندگی شهری شلوغ، شکوه، فرهنگ و سرگرمی‎های عصرانه‎ی گوناگون را داراست. میلان شخصیتی غنی و متمایز دارد که می‎تواند پایه‎ی ایجاد یک راهبرد برند منسجم برای این شهر باشد.

 

نتیجه

در نتیجه بررسی شخصیت و تصویر شهر میلان برای جایگذاری دوباره‎ی شهر، به‎ویژه با نگاه به میزبانی اکسپو ۲۰۱۵، در سطح کاربردیِ «راهکاری»، روشن شد که برای آسان ساختن تجربه‎ی گردشگران و ایجاد یک تصویر و شخصیت مناسب ار شهر میلان اقدامات فراوانی باید انجام شود؛ در سطح راهبردی، نکته‎ی قابل توجه این است که امکانات بالقوه برای توجه بیشتر به میراث فرهنگی، مد و غذا از اهمیت فراوانی برخوردار می باشد. همچنین کسانی که تجربه‎ی حضور در شهر را داشته‎اند، میراث فرهنگی را عنصری کلیدی در شخصیت این مقصد گردشگری می‎دانند. همچنین، آشکار است که میراث هنری و فرهنگی کنونی میلانی قوت‎های استفاده شدنی فراوانی دارد، ولی تصویر دیده شده از میلان اجزایی منفی دارد که از جمله‎ی آن‎ها آلودگی، ناامنی، گرانی و کمبود فضای سبز است. بدین ترتیب، هرگونه راهبرد توسعه و اقدام برندگذاری شهر باید ویژگی‎های مثبت را بیشتر و منفی‎ها را برطرف کند تا میلان به عنوان یک مقصد گردشگری پیشگام در جهان جایگذاری شود.

چنین راهبرد هماهنگی می‎تواند عنصرهای مثبت تصویر شهر را نیز با ترویج بهترِ هنر و طراحی معاصر در میان گردشگران تقویت کند. این واقعیت که میلان تعداد گردشگران بسیاری را به خود جذب می‎کند، قدرت پیشنهادهای فرهنگی را بیشتر می‎کند و در کنار آن، شهرت برخی از نمادهای فرهنگی میلان فرصت‎های فراوانی برای تولید بسته‎ها، مسیرها و رویدادهای مسافرتی فراهم می‎کند. افزون بر این، اثر انگشت برند شهر، چنان که به روشنی نشان داده شد، گویای میراث معماری، فرهنگ و آشپزی متمایز میلان نزد گردشگران است. پیشنهادهای ذکر شده جهت ساخت تصویر برند شهر میلان می‎تواند چنین دستاوردهایی داشته باشد:

  • تقویت اجزای مثبت تصویری که بازدیدکنندگان بالقوه و بالفعل از میلان دارند؛
  • برطرف کردن برخی از جنبه‎های منفی شخصیت شهر که به جایگذاری بهتر برند شهر می انجامد

یک برند شهر برای میلان که طراحی، مُد و فرهنگِ هنر و معماری را در ارزش‎ها و شخصیت برند بگنجاند می‎تواند جایگذاری میلان را با بهبود چهره‎ی بین‎المللی آن افزایش دهد، و ویژگی‎های متمایزش را در نمایش شخصیتش ترکیب کند. در عین حال، برای موفق شدنِ خودِ فرایند برندگذاری مکان، ذی‎نفعان گوناگون شهر باید در ترویج برند و ارائه‎ی تجربه‎ی برند مداخله و مشارکت فعال داشته باشند. هر داستان، حس‎وحال و احساس شهر بخشی جدایی‎ناپذیر از خود این مکان است؛ پس سازمان‎های مدیریت مقصدِ میلان باید جان دادن به برند هنگام ورود مسافران را در نظر داشته باشند. در این گامِ پیاده‎سازی فرایند برندگذاری، مدیریت تغییر اهمیت فراوانی می‎یابد و ممکن است نیازمند تغییر رابطه‎ها و شراکت‎های یک مقصد باشد. بدین ترتیب، افزون بر حرکت به سوی هویت برند و نمای جهانی بهتر میلان، خلق، مدیریت و ترویج برندی تازه‎نفس باعث تمرکز بیشتر بازاریابی در شهر می‎شود و اقدامات کارگزاران گوناگون را گردِ یک موضوع مشترک جمع می‎کند: برند و ارزش‎های آن.