هویتهای داینامیک
چگونه برندهای زنده خلق کنیم
مقدمه
پل هیوز داستانهایی را نقل میکند که منجر به تغییرات سازمانی میشوند. در مجموعه “ده متر تفکر” او برای خلق تغییر، با نقل روایتهایی به زبانی ساده آنها را به مقولههای موردنظر ربط میدهد. این تغییر یک مسیر مداوم است که در آن او با استفاده از طراحی و برندسازی راه را هموار میکند، علائم راهنما را در مسیر سفر قرار میدهد و شرکت کنندگان را هدایت میکند تا در این سفر گامهایی عملی بردارند.
در دنیای تعاملی که در آن زندگی میکنیم، با تغییرات جهانی روبرو هستیم، در تمام جنبههای زندگی، با چالشهایی درگیر میشویم که پیش از این نداشتهایم، به عقیده پل، این تغییرات در اصل چالش طراحی است. از نظر او باید به بخش قابل درک این طراحی، توجه کرد. زمانی که متوجه شویم میتوانیم گذشته را تجزیه و تحلیل کنیم آنهم به این علت که وجود دارد، آنگاه احساس قدرت خواهیم کرد. با این حال آینده هنوز وجود ندارد، پس باید آنرا طراحی کنیم.
طراحی مرده است
طراحی باید دوباره زنده شود
همه چیز در این دنیا تغییر میکند
پس طراحی هم شامل آن میشود
ما زنده هستیم
در دنیایی زنده زندگی میکنیم
با سازمانهایی زنده
که برای داشتن برندهای زنده تقلا میکنند
برندها تغییر میکنند
یاد میگیرند و منطبق میشوند
بنابراین محدودیتهای پایداری
با تعادل برطرف میشوند
تعادل میان پایداری و تغییر
دیگر دستورالعمل برند به ما دیکته نخواهد شد
بجای آن به مجلات برند مجهز میشویم
به این ترتیب به درک بالاتری از برند خواهیم رسید
زیرا دیگر میدانیم که برند تنها یک لوگو نیست
همانطور که ما امضای خودمان نیستیم
در عوض، درک کردهایم که برند مجموعهای از روابط است
روابط داخلی که به ما انگیزه میدهد تا برند را زنده کنیم
و روابط خارجی که به برند انگیزه زندگی میدهد
با تمرکز بر روابط، میتوانیم به تعریف پختهتری دست یابیم
زیرا ارتباطات زمینه را بوجود میآورند و تنها زمینه است که معنا مییابد
لوگوها چیزی بیشتر از عناصر ایستای یک برند نیستند
اکنون آنها هم از نظر ارتباطات دوباره تعریف میشوند
یک معنای تک و واحد، اکنون معنای جامعتری مییابد
دیگر اکنون لوگو تبدیل به هولو میشود
هولو مانند قلب تپنده در مرکز برند است
چیزی که برند را تشویق به تغییر میکند
تا یاد بگیرد و خود را با سازمانهای زنده منطبق کند
طراحی باید زنده باشد
طراحی هویت برای ارگانیسمهای زنده
پنجاه سال پیش برند تنها یک علامت تجاری تک بود که برای تشخیص آن برند مورد استفاده قرار میگرفت تا در میان بقیه برندها قابل شناسایی باشد. اکنون، برند تبدیل به جایگاهی شده است که افراد با یک طرز فکر را گرد هم میآورد، تجربهای که درگیریهای احساسی بوجود میآورد. برندها نیاز دارند تا برای بقا، به طور مداوم با محیط بسرعت در حال تغییر مطابقت پیدا کنند. اینترنت، شبکههای اجتماعی و انقلاب تکنولوژی فرصت رفتار همچون موجود زنده را برای برندها بوجود آورده است.
|
لوگو، تنها مجموعهای از رنگها و فونت است، و فقط همینها یک هویت تصویری خلق میکنند. حداقل، طراحان مدتهای مدیدی است که به این صورت کار کردهاند. در سالهای اخیر تغییر وضعیتی در جهت خلق هویتهای ارگانیکتر با استفاده از عناصر بیشتر و متنوعتر بوجود آمده است. این امکان با فناوریهای جدید و جابجایی صفحه نمایش با چاپ محقق شده است. اگرچه هنوز کارت ویزیت به یکدیگر میدهیم، اما امروزه، بیشتر ارتباطات، آنلاین است. به این ترتیب برندها هم فرصت مییابند تا هر روز با استفاده از لوگوهای مختلف و دلخواهشان، هویتهای متنوعتر و زندهتر خلق کنند. اینترنت، شبکههای اجتماعی و انقلاب فناوری فرصت رفتار همچون موجود زنده را برای برندها فراهم کرده است. همچنین امکان نزدیکتر شدن شرکتها به مشتریان و برعکس را نیز خلق کرده است. این شکلهای جدید ارتباط متقابل شرکت را تغذیه کرده و باید از طریق هویت آن ابراز شوند.
یک هویت باید بازتاب ارزشها و هدفهای یک شرکت به صورت کل باشد. چه چیزی شرکت را به پیش میبرد، چه باورهایی دارد، دلیل موجودیت آن چیست. هویت یک چیز ایستا و منجمد نیست. همیشه در حال تکامل است، رشد میکند، با شرایط جدید انطباق مییابد.
یک شخص دارای یک چشم انداز، یک کمد لباس و دایرهای از دوستان است که همانطور که او رشد میکند، با افراد دیگر ملاقات میکند، به سفر میرود و زندگی میکند، تکامل مییابند و تغییر میکنند. مشابه همین، شرکت نیز یک نهاد ارگانیک است: تحت تأثیر قرار میگیرد، منطبق میشود، و با شرایط اقتصادی و اجتماعی، دیدگاه مدیرعامل جدید، یا شیوع یک فناوری بزرگتر تغییر میکند. شرکتهای یادگیرنده داینامیک هستند و بنابراین باید هویت داینامیکی داشته باشند که در مواجهه با این تغییرات به اندازه کافی انعطافپذیر باشد و بتواند با آنها یکی شده و این تغییرات را بازتاب دهد. یک هویت هم باید همانند شرکتی که برای آن طراحی شده ارگانیک باشد؛ باید به زبان آن سخن بگوید، با آن رشد کند، و با محیط آن منطبق شود.
عناصر داینامیکی
تا آنجایی که من میدانم، هر هویت از شش عنصر تشکیل شده است. یکی از آنها لوگو است. با رنگ و تایپوگرافی تعداد آن به سه میرسد و بعد نوبت عناصر گرافیکی، تصویری و زبان است. اینها روی هم سیستمی را بوجود میآورند که هویت برند را میسازد.
برای نمونه اپل، با یک لوگو(به شکل سیب)، رنگ (سیاه و سفید) و یک فونت ثابت و زبان خاص خود با افزودن i به محصولات (iPod, iPhone, iPad, …)، یک سیستم برندسازی قوی دارد.
شرکتهای Levi’s و T-Mobile هر دو مدعی یک رنگ هستند. میتوانید برچسب قرمز را بر روی جیب پشتی شلوارهای جین Levi’s تشخیص دهید و نیازی به خواندن برچسب نیست. هر عنصری به هرچه بهتر شدن هویت برندی که نماینده آن است کمک میکند. هرچه عناصر بیشتری تعریف شوند، هویت هم خاصتر میشود. اما درون این محدودیتها، مسلماً فضایی برای آزادی بیشتر وجود دارد.
اخیراً لوگوهای متحرک مُد شده اند. برای مثال، طراحی دوباره UPC و Swisscom منجر به خلق لوگوی متحرک شد. با این حال، اگرچه لوگوی جدید آنها بنظر داینامیک است اما به نظر من نسخه متحرکی از همان لوگوی ایستا است. خلق یک هویت داینامیک به آزادی بسیار بیشتری نیاز دارد تا یک حرکت ساده. برای مثال، برای افزودن انعطاف به هویت، یک یا چند جزء میتوانند متغیرهای مختلفی را شامل شوند. اجزای ثابت به کاربران کمک میکند تا برندشان را تشخیص دهند؛ اما این تغییرپذیری است که فضا را برای تکامل و زنده بودن باز میکنند.
سیستمهای داینامیک
این کتاب نمونههای بین المللی از هویتهایی را جمع آوری کرده که زنده هستند به این معنا که ایستا نیستند بلکه ذات داینامیکی دارند. این که میتوانند تغییر کنند و در طول زمان نسخههای جدیدتری تولید نمایند و مانند یک موجود زنده رفتار کنند. من آنها را به شش نوع سیستم طراحی مختلف دسته بندی کردهام و این نامها را بر آنها قرار داده ام: محفظه، کاغذدیواری، DNA ، فرمول، سفارشی سازی وتولیدی. این نامها بر اساس رفتار آنها که در مقاله شرح دادهام انتخاب شده است. این دستهبندی البته نص صریح نیست و ممکن است بعضی را بتوان زیرمجموعه بیش از یک دسته قرار داد، اما به خواننده مقاله نمایی کلی از شیوههای مختلف خلق هویت داینامیک ارائه میدهد. |
ثابت کردن حداقل یک عنصر قابل تشخیص میتواند فضا را برای بازی دیگر اجزا باز نگه دارد و هویت داینامیکی خلق کند. این چیز تازهای نیست. یکی از کسانی که اولین جهش در این زمینه را داشت، شرکت طراحی منهتن بود که در سال ۱۹۸۱ هویت MTV را طراحی کرد. آنها سیستمیرا خلق کردند که در آن حروف “M” و “TV”هر کدام شکل و وضعیت ثابتی داشتند اما با هزاران متغیر از رنگها ، شکلها، بافتها، انیمیشن و تصویرگری قابل ساخت بودند. تمام تکرارها در خدمت تقویت آن حس جوانی مترادف با MTV بود. در سال ۱۹۹۴، شرکت طراحی بروس مائو Bruce Mauبرای مؤسسه معماری هلند Netherlands Architecture Institute (NAI) یک آرم نوشتاری wordmark بر روی طیفی از سطوح و مواد طراحی کرد، که علاوه بر نشان دادن پایداری، فعالیتهای متنوع و آرزوها و آمال مؤسسه را نشان میداد. امروزه این سیستم محفظهای برای “نگهداری” محتوا، هنوز روش متداولی برای خلق هویت متغیر است. یک سیستم مشابه، قرار دادن یک کاغذ دیواری در پشت موضوع ثابت است.
شرکت ولف اولینز Wolff Olins این نوع هویت داینامیک را برای Aol خلق کرد. در پشت علامت نوشتاری ‘Aol’، فضایی خلق شده است که پلت فرمیبرای هنرمند بوجود میآورد. هر زمان از یک بانک اطلاعاتی تحت نظارت، آثار هنری مختلفی از تصاویر خلق شده توسط هنرمندان سراسر جهان انتخاب میشود. حتی بازدیدکنندگان وبسایت هم میتوانند تصویر محبوب خود را برای استفاده انتخاب کنند.
لزوماً این مواد اولیه نیستند که هویت را تشکیل میدهند، مانند چهار پیکسل سیاه و سفید IDTV که DNA آن را تشکیل میدهند. بلکه ممکن است چندین قانون یا یک فرمول هویت را بسازد. در سال ۱۹۹۸، وقتی بنیانگذاران گوگل، لاری و سرجی با لوگوی شرکت بازی کردند تا حضور خود در فستیوال مرد سوزان را نشان
دهند، Google Doodles خلق شد. فرمول هویت- مجموعهای از رنگها به ترتیب خاص و شکلی مبهم از آرم نوشتاری- هنوز همچنان وجود دارد و روزانه به بزرگداشت وقایع و سالگردهای جالب اقدام میکند.
موزه جدید نیویورک نیز در روشی مشابه نمایشگاهها و وقایع مختلف موزه را هر روز اطلاع رسانی میکنند به این ترتیب که فضای میان ‘New’ و ‘Museum’ را خالی گذاشتهاند که میتوانند هر میزان که بخواهند آن را پر کنند.
همچنین فرمول، میتواند یک زبان ثابت در ترکیب با تایپوگرافی و رنگ انتخابی باشد. برای مثال Nikolaj Kunsthal که یک مرکز هنر در دانمارک است را درنظر بگیرید که لابراتوار طراحی اسکاندیناوی آن را شخصیت پردازی کرد و زبان و لحنی برای صحبت به آن داد. چون این موزه در جایی که قبلاً کلیسا بوده قرار دارد، طراحان حس هنر دوستی را به صورت موعظههایی به سبک انجیل بیان کردند:
“Let there be art”
“May art be with you”.
ورودیهای از پیش تعیین شده، منجر به دستیابی به خروجیهای کنترل شده میشود. باز کردن یکی از اجزا و تحت تأثیر قرار دادن آن با ورودیهای خارجی، نتایج زندهتری در پی دارد. برای مثال دانشگاه OCAD را میتوان نام برد که هویت آن هنر و طراحی دانشجویان واقعی را در خود دارد. لوگو، ظاهراً صفحه نمایشگری برای دانشجویان است که هر سال با هنر دانشجویان فارغ التحصیل برنده مدال سفارشی میشود.
یک فناوری کمتر کنترل شده و فناوری بسیار جدیدتر، روش تولیدی است. برای مثال، هویت شبه جزیره اسکاندیناوی Nordkyn با طراحی نئو Neue، از دادههای زمان واقعی از ایستگاههای هواشناسی برای ساخت هویت استفاده میکند . برای هویت ایستگاه تلویزیونی ژاپنی آساهی، شرکت طراحی توماتو این امکان را بوجود آورده تا هویت به صداهایی که در یک موقعیت بخصوص ضبط شده واکنش نشان دهد. هر دو این هویتهای “تولیدی” با scripted tools ، هدیه فناوری مدرن خلق شده اند . وقتی از دادههای زمان واقعی برای تغذیه چندین پارامتر استفاده میشود، یک اثر هنری تولید میشود که همان هویت را میسازد.
در اصل این کار با یک ابزار فنی انجام میشود: کامپیوتری که از قبل برای این کار برنامه ریزی شده این کار را انجام میدهد. شاید حس کنید که این کار حقه بازی است اما کاری است که میتوان آن را به شیوههای مختلف انجام داد. وقتی ورودی با اطلاعات زنده تولید میشود، هویت، بازتاب دنیایی خواهد شد که در آن زندگی میکند و بنابراین با ورودیهای زمان واقعی منطبق میشود. و به این ترتیب زنده میشود.
احتمالات برای این ورودی بیشمارند: زمان، فعالیت در یک محل یا در یک ساختمان، توئیتهای زنده، اطلاعات بازار سهام، خبرها، تعداد بازدیدکنندگان از موزه، هر چیز واقعی دیگر. هر چقدر که ورودی کمتر تحت کنترل باشد، هویت زندهتر است، حواسمان باشد که همیشه باید جزء ثابتی باقی بماند تا هویت قابل تشخیص باشد. خطر ذاتی برای هویتهای داینامیک از دست رفتن ارتباط است، بنابراین اولویت طراح باید اجتناب از این دام باشد. راه حل این مساله، این است که تا آنجایی که امکان هست فضای بزرگتر برای داینامیک خلق و در عین حال تشخیص هویت حفظ شود.
بنابراین آیا این روش تولیدی برای خلق برند زنده کفایت میکند؟ از نظر من ما هنوز در مرحله نخستین قرار داریم؛ به رغم پتانسیل عظیمیکه فناوری کنونی در اختیار ما قرار داده، هنوز فضای وسیعی برای پیشرفت و بهبود وجود دارد. شاید گام بعدی در خلق هویت زنده، فراتر از ورودیهای زنده خارجی باشد که از طریق ابزار وارد میشود، شاید بگذاریم تا خود ابزارتحت تأثیر ورودیهای خارجی قرار گیرد. با ایجاد ابزار یادگیرنده که توانایی تکامل در طول زمان را داشته باشد، شاید بتوان از یک هویت “زنده” به یک هویتی رسید که واقعاً جان دارد.
آینده داینامیک
با دانستن این موضوع که برندها نیاز دارند تا برای بقا، به طور مداوم با تغییرات سریع محیط منطبق شوند، چرا فقط شرکتهای اندکی هویتهای داینامیک دارند؟ بله، مؤسسات و سازمانها در بخش فرهنگی و صنعت خلاقانه، فرضیه هویتهای داینامیک را با آغوش باز پذیرفتهاند. سالن کنسرت Casa da Musica در پرتغال، موزه جدید و موزه بروکلین در نیویورک، بازیگران بزرگ در رسانه و صنعت سرگرمی مانند MTV و گوگل، و انستیتوهای تحقیقاتی و آموزشی پیشرو همچون MIT Media Lab و آکادمی طراحی Eindhoven. اینها تنها چند نمونه کوچک از مثالهای بیشماری است که در این کتاب ارائه شده.
با این حال، بخشهای دیگر هنوز افتان و خیزان به دنبال میآیند. یکی دیگر از نمونهها شرکتهای بیمه هستند: صنایعی که در آن اعتماد، ارزش با اهمیتی بنظر میآید. شاید هویتهای داینامیک برای این سازمانهای بسیار سنتی خیلی غریب و فانتزی بشمار رود.
اگر به موضوع هویتهای داینامیک علاقمند هستید و مایلید کارها جدید برای شما ارسال شود، صفحه ما Dynamic Identities را در فیس بوک دنبال کنید. در این صفحه با فراغ بال همه چیز را نگاه کنید و الهام بگیرید. لطفا به پستها پاسخ دهید و مهمتر از همه: هویتهای داینامیکی جدید و الهامبخش، لینک مقالات با این عنوان یا هر چیز مرتبط دیگر را به اشتراک بگذارید. اگر در فیس بوک فعالیت ندارید، از طریق ایمیل با ما در ارتباط باشید. میتوانید با آدرسهای زیر با ما در تماس باشید ireneontwerp@gmail.com. https://www.facebook.com/pages/ Dynamic-Identities/343110245712721 |
اما شاید موضوع دیگری مطرح باشد. حفاظت از هویت داینامیک اگر غیرممکن نباشد بسیار سخت است. شرکتها ممکن است به خاطر ترس از این که نتوانند هویت شرکت را با قوانین مالکیت معنوی کنونی محافظت کنند، به سمت آن نروند. در دنیای بسرعت قابل تغییر کنونی، قوانین مالکیت معنوی نتوانستهاند بسرعت تطبیق یابند. آیا شرکتهای پیشرو و طراحان باید منتظر بمانند تا قانونگذاران به آنها برسند؟ مسلماً خیر. وقتی برای اتلاف وجود ندارد. ممکن است هر شرکتی برای داشتن هویت داینامیک آمادگی نداشته باشد، اما شرکتهای بسیاری از خط میگذرند؛ آینده، داینامیکتر از هر زمان خواهد بود.
لوگوهای متغیر
آشکارترین انتخاب برای خلق هویت داینامیک این است که لوگو را همچون جعبهای فرض کنیم که میتوان به طور مداوم محتوای آن را تغییر داد. بازی کردن با تنها یک متغیر، مانند رنگ یا تصویر، میتواند تغییر زیادی حاصل کند و در عین حال قابل تشخیص باقی بماند.
هتل پنتون PANTONE HOTEL
هتل پنتون در بروکسل اولین هتل طراحی شده بر اساس استاندارد رنگ در دنیا یا پنتون رنگ است. شرکت طراحی BASE قصد داشت تا بجای یک شرکت هتلداری، هویتی شاد و رنگارنگ خلق کند. آنها میخواستند با سرمایه گذاری بر تجربه حسی از رنگ، هتلی با پس زمینه سفید خلق کنند که رنگهای مختلف از آن بیرون زده است. بر اساس این فرضیه که میگوید: “با رنگها زندگی کنید، خوابهای رنگی ببینید”، آنها ده فضای مفهومی را برگزیدند، هر رنگ برای یک طبقه. شرکت BASE میخواست با بازی با رنگ، مفهوم جهانی هتل را ایجاد کند و سپس با طراحی، پنتون رنگ را به اجرا درآورد. طراحی، حلقه اتصال هتل و پنتون رنگ است، و کد گرافیکی و روح پنتون را حفظ میکند. این هویت در تمام علائم راهنمای هتل، محیط هتل، وبسایت، و مواد چاپی بکار میرود. مفهوم هتل و همچنین هویت آن قابلیت کاربرد در فضاهایی که بعدها اضافه شوند را دارند.
شهر ملبورن CITY OF MELBOURNE
Landor Associates
ملبورن شهری پیشرفته و داینامیک است، و از نظر بین المللی بخاطر تنوع، نوآوری، پایداری و زیست پذیری شناخته شده است. شورای شهر ملبورن با پورتفولیوی همیشه در حال رشد خود، از ابتکارات مختلف، برنامهها، خدمات، رویدادها، و فعالیتها، نیاز داشت تا جنبههای مختلف هویت ملبورن را متحد کند.
در قلب طراحی جدید، حرف پر رنگ ‘M’ نشانه بیان قوی سیستم هویت است- بلافاصله شناسایی میشود و همچون خود شهر چندوجهی است: خلاق، فرهنگی و پایدار. بزرگداشت تنوع و تفسیر شخصی، که هردو، هم نمادین هستند و هم استوار.
Imagine 8
Blow
تصور کنید که ۸ یک استودیوی تولید ویدئو،DJ و مدیریت رویدادها است. از شرکت طراحی هنگ کنگی Blow خواسته شده بود تا برای تقویت تصویر کلی این استودیو، هویت جدیدی برای آن خلق کرده و پیوند آن با صنعت تولید ویدئو را مستحکم کند.
شرکت Blow برای این طراحی هویت، علائم تست سیگنال تلویزیونی را به عنوان عنصر گرافیکی برگزید. با قرار گرفتن دو دایره بر بالای یکدیگر، به نحوی زیرکانه شماره ۸ را نشان میدهد و نمادی قوی و قابل شناسایی را بوجود میآورد. ترکیب رنگهای مختلف، علاوه بر تقویت تأثیر بصری هویت با ایجاد تنوع بر گوناگونی خدمات شرکت Imagine 8 تأکید میکند.
مقوله
کاغذ دیواری
WALLPAPER
یکی دیگر از نمونههای متداول برای هویتهای داینامیک قراردادن متغیرهایی در پشت لوگوی ثابت است. شکل کلی ممکن است فرق کند اما حسی که بوجود میآید درک یک هویت واحد است
AOL
ولف اولینز
در دسامبر ۲۰۰۹، AOL شرکت خدمات جهانی وب، از شرکت مادر خود تایم وارنر محروم شد. برند AOL مترادف دسترسی به اینترنت شده بود برای همین AOL از شرکت ولف اولینز کمک خواست تا درک مردم از کسب و کار واقعی خود را بازسازی کند.
مأموریت جدید مدیر عامل تازه شرکت، تیم آرمسترانگ ، بر این استراتژی انعکاس یافت: اطلاع رسانی، سرگرمیو ارتباط با دنیا- نه فقط مانند هم بلکه با تجربه محتواهای خارق العاده.
شرکت AOL برای خلق ۸۰ درصد محتوای اصلی، با بهترین روزنامه نگارها، هنرمندان و موسیقیدانها همکاری دارد. در توجیه اولیه کار سپرده شده به شرکت ولف اولینز آمده بود که به شرکت AOL کمک کنند تا به شرکتی رسانهای برای قرن بیست و یکم تبدیل شود. اولین وظیفه شرکت ولف اولینز خلق یک هویت برند با تفکر پیشرو بود که بازتاب اهمیت خلاقیت و اصالت باشد.
از آنجایی که AOL محتوا است، ابداع هویتی که همچون بستری، محتوا را نمایش دهد، محتوایی که شامل هنر از تمام دنیا باشد، معنا مییابد. در AOLartists.com، آثار هنری پذیرفته میشوند تا بصورت جهانی به نمایش گذاشته شوند. از این پایگاه دادهها، اثر هنری پشت برند انتخاب میشود. سایت به بازدیدکنندگان امکان گشت و کشف آثار تصویرگران، ویدئوسازان، فیلمسازان، نقاشان، عکاسان و مجسمه سازان شرکت کننده را میدهد. و اگر اثر خاصی را دوست داشته باشید میتوانید آن را به عنوان اثر هنری پس زمینه AOL انتخاب کنید.
موزه بروکلین
The Brooklyn Museum
۲×۴
موزه بروکلین محل نگهداری قدیمیترین و بزرگترین مجموعههای هنری ملی است. شاید در مقایسه با منهتن در همسایگی خود، این موزه ویژه جامعه و خانواده محور باشد که به مصرف کنندگان با تنوع فرهنگی وسیع از پنج بخش اختصاص دارد.
این موزه به خاطر برگزاری نمایشگاههای معاصر به اشکال متنوع و تجربی، شهرت دارد. این مؤسسه فعالانه بازدیدکنندگان را به مشارکت و ابراز نظرات خود نسبت به آثار بزرگ هنری، تشویق میکند.
شرکت طراحی ۲×۴ ، موزه بروکلین را مانند یک موزه جایگزین تصور کرد: جایگزین به این معنا که “روند کلی” یک خیال است، این که همه و تمام چیزهای با اهمیت، به شیوههای متنوع و غیرقابل پیش بینی در زمان واقعی وجود دارند و این که موزهها به طور فزاینده دیگر یک آرشیو بحساب نمیآیند بلکه مکانیسمیبرای تجربه فعالیتها و اظهارات در زمان وقوع آنها هستند.
لوگو یک برداشت معاصر از مُهر کلاسیک موزه است. با یک مُهر مدرن شروع میشود اما به طور مداوم مُهر تغییر شکل میدهد. هر تکرار جدیدی از یک استعاره بوجود میآید هم بلند و هم کوتاه: یک تمبر، یک گل، یک متجاوز، یک حباب فکر، یک قطره آب. سیستم تغییر شکل دهنده در طیفی از مواد گرافیکی از کارتهای ویزیت گرفته تا ساکهای خرید تا یونیفورم و امضای سایت این اشکال را بکار میبرد. مفهوم: استحکام، بی ثباتی.
EXPATCENTER
Fabrique
& Silo
روندهای پیچیده حاکم بر کار در هلند منبعی از آزردگی برای بسیاری از شرکتهای بین المللی و کارکنانشان در آمستردام است. با قرار گرفتن تنها یک میز کار برای expat ، شرکت ExpatCenter تمام این موانع را برطرف کرده و شهر آمستردام را به عنوان میزبانی مناسب برای کارکنان و خانوادههایشان به روی نقشه بازمیگرداند. از اکنون بر روی “اطلاعات مهاجران” میتوان مجوزهای اقامت را دریافت کرد، در شهرداری ثبت نام کرد و در مورد مدارس و اقامت در یک محله مشاوره گرفت.
مهمان نوازی و تنوع، نقاط شروع برای هویت سازی بودند که شرکت Fabrique در مشارکت با شرکت طراحی Silo Design به آن رسیدند؛ که نشان میدهد ExpatCenter طیف وسیع و متنوعی از افراد، فرهنگها و پس زمینهها را دربرمیگیرد. با استفاده از رنگ و نقشها و شکلهای متنوع ، زبانی انعطافپذیر و چند رنگ خلق شد که به طور مداوم تغییر میکند به همان طریقی که ExpatCenter از آدمهایی که میآیند، میمانند و سپس میروند تشکیل میشود.
شکل جدید همچنین در بخش ورودی (طراحی شده توسط معماران OTH) ExpatCenter در مرکز تجارت جهانی در آمستردام بکار رفت.
طرحهای ExpatCenter و رنگهای روی برچسب شیشه و کاغذ دیواری اصلی ExpatCenter فضایی دوستانه، بی همتا و تصویری خدمات محور بوجود آورده است.
مقوله
DNA
هویتهای داینامیک را میتوان با جمع آوری مواد اولیه مختلف و اصلی در یک جعبه ابزار نیز خلق کرد. با استفاده از این مواد اولیه میتوان به دستورالعملهای مختلفی دست یافت که هربار نتیجه متفاوتی را ببار آورند.
get up
Alexis Rom Estudio
Atelier Vostok
وقتی دو طراح، کلود و آلکسیس، خلق یک تصویر برند جدید برای Get Up، یک آرایشگاه کوچک در بارسلون، را آغاز کردند، آنها نظر خلاقانه آرایشگر جوانی که آنجا کار میکرد و از تزیین و دکور زدن بر روی شیشه سالن لذت میبرد را مد نظر قرار دادند. هدف آنها این بود که ابزاری بسازند که توسط آن کاربران بتوانند با کارتهای ویزیت و دیگر مواد چاپی بازی کنند و تصویری شخصی سازی شده بسازند که فراتر از پیشنهاد طراحان باشد.
به عنوان راه حل، آنها لوگوی ساده و قابل انعطافی ساختند که شامل طیفی از صورتها و مدلهای مو بود که به راحتی و به دلخواه با یکدیگر مطابقت مییافت و آن را به یک کیت از مُهرهای مدولار تبدیل کردند. این کیت یا اسباب بازی(خودت انجام بده) چاپی، به آرایشگر امکان میداد تا هویت مواد چاپی خود را به شیوهای بازی گونه و با احتمالات بسیار زیاد سفارشی کند . قرار دادن این کیت بر روی پیشخوان سالن، خود یک عامل کلیدی در تصویر سالن بود و همچنین شخصی سازی را راحت میکرد.
خود کیت را طراحان با استفاده از دستگاه فتوپلیمر ساختند و بر روی چوب بالسا سوار کردند.
IDTV
Lava
شرکت IDTV دومین شرکت بزرگ و مستقل در هلند است. این شرکت در ساخت و تولید برنامههای تلویزیون، فیلمها، مستندسازی و رویدادها پیشگام است. یک شرکت نوآور باید هویت نوآورانهای هم داشته باشد. پیکسل که بلوک سازنده تصویر بر روی صفحه نمایش است برای DNA تصویری انتخاب شد. خلق چهار پیکسل خاص با ترکیبات و مقیاس مختلف، طیف وسیع و بی پایانی از طرحها را بوجود میآورد. این کار نه تنها فعالیتهای جاری IDTV را نشان میدهد بلکه فضایی برای شروع ابتکارات ایجاد میکند. هر چیزی که با این پیکسلها طراحی کنید باز هم همیشه IDTV است.
نمایشگاه سنتی معماری چینی
Traditional Chinese Architecture Exhibition
TGIF
مرکز انجمن حفاظت از میراث، یک سازمان غیر دولتی و غیرانتفاعی است که حفاظت از فرهنگ هنگ کنگ، میراث و تاریخ این کشور را ترویج میکند. این سازمان برای بالا بردن آگاهی عمومی مردم در مورد حفاظت از فرهنگ و میراث، فعالیتهای مختلفی برای مدارس، مؤسسات آموزشی و عمومی هنگ کنگ انجام میدهد.
از شرکت TGIF خواسته شده بود تا یک هویت نمایشگاهی و اقلام ترویجی برای نمایشگاه معماری سنتی چین طراحی کنند. ساختمانهای تاریخی در هنگ کنگ، نه تنها به علت ارزش تاریخی بلکه به خاطر سبک معماری زیبایی که دارند خاص هستند. با استفاده از جزئیات معماری سنتی چین، طراحان سبک حروف (typeface) تصویری گرافیکی چینی را خلق کردند. نام هر کدام از هفت ساختمانی که در این نمایشگاه به نمایش در میآمد بر روی تایپ فیس تصویری نوشته شده بود که برای هر ساختمان لوگویی را تشکیل میداد. این هفت متغیر که هویتهای قابل تشخیصی هم دارند برای ارتباط در نمایشگاه مورد استفاده قرار گرفتند.
مقوله
فرمول
FORMULA
بجای این که مواد اولیه را برای ایجاد هسته هویت بکار ببریم، میتوانیم بگذاریم تا سیستم پایدار باقی بماند. به این ترتیب چه یک گرید داشته باشیم و چه یک سری قوانین، یک زبان یا فرمولی شکل میگیرد که همه چیز را در کنار هم نگه میدارد.
نیو میوزیوم New Museum
ولف اولینز
در شهری مملو از مؤسسات فرهنگی، چالش تنها موزه نیویورک که به طور خاص به نمایش هنرهای معاصر اختصاص داشت ایجاد برندی بود که بتواند چشم انداز و آمال موزه را پیش ببرد و آن را به بازیگر جهانی هنر معاصر و انتخاب اول، و مقصد نهایی فرهنگ قرن بیست و یکم تبدیل کند.
بر اساس ایده “هنر جدید، ایدههای نو” اولین گام شرکت ولف اولینز این بود که نام موزه را کوتاه کند تا حس مؤسسه بودن موزه کم شود. به این ترتیب تنها کلمه ‘New Museum’ در تمام نقاط نمایش مورد استفاده قرار گرفت و نام برند بوجود آمد. این کار به موزه کمک کرد تا از تعاریف محدود به عنوان موزه هنری فراتر رفته و به عنوان قطب فرهنگی شناخته شود.
شرکت ولف اولینز با همکاری موزه ، تصاویری خلق کرد که طیف وسیعی از رنگ و زبان را نمایان میکرد و لوگویی که ظاهراً حرکت دارد و برای خوشامدگویی به هنرمندان جدید و بازدیدکنندگان خم میشود و هنر نو در موزه جدید را اعلام میکند: گشاده، با شهامت، و زنده.
مدیریت طراحی Management for Design
پیجن
شرکت مدیریت طراحی Management for Design نصایح مدیریتی و تخصصی برای صنعت طراحی ارائه میدهد. نام شرکت به اندازه کافی صریح و کسل کننده است، بنابراین اولین چالش شرکت طراحی پیجن Pidgeon این بود که به طراحان نشان دهد که شرکت مدیریت طراحی، درک بالایی از کسب و کار خلاقانه دارد و این که آنها هم به نوبه خود در کسب و کارشان خلاق هستند. شرکت Pidgeon با اختصاص یک رنگ به هر حرف در نام و یا ارزش نسبت به موقعیت آن در الفبا، پارامترهایی ایجاد کرد که به آن امکان میداد تا مجموعهای از اطلاعات گرافیکی خلق کند که هویت را شکل میدادند. هویت از این جهت تکاملی است، زیرا راههای بیپایانی وجود دارد که در آن میتوان داده ذاتی درون نام را تفسیر کرد.
مقوله
سفارشی
CUSTOMISED
نایکی، جونز سودا و بسیاری دیگر تصدیق میکنند: سفارشی سازی بی نظیر است!
این کار امکان تعامل و بخشی از برند شدن را برای مشتری فراهم میکند . مشتری را صاحب برند میکند. سفارشی سازی اولین گامی است که به هویت امکان میدهد حس خاصی از جامعه را بازتاب کند و یک پیوند عاطفی خلق نمایند.
دانشگاه OCAD
بروس مائو دیزاین
دانشگاه OCAD، مدرسه برجسته هنر و طراحی کانادا، اکنون برای برگزاری دورههای تحصیلی اعتبار دارد. این دانشگاه، مؤسسهای جامع، پر جنب و جوش و زنده است که بر اساس خلاقیت، خطرپذیری و نوآوری ساخته شده است. و نیاز به هویت جدیدی دارد که بازتاب این وضعیت آن باشد.
شرکت طراحی بروس مائو سؤال میکند که آیا انرژی خلاقانه و خارق العادهای که در دانشگاه OCAD وجود دارد را میتوان با هویت بصری بیان کرد. با الهام از ساختمان نمادینی که آلسوپ Alsop معمار انگلیسی طراحی کرده بود، آنها پایهای از پیکسلها (پنجرههای) سیاه و سفید خلق کردند که همچون قابهای مدولار، طراحی و هنر دانشجویان را در خود نگه دارد. این لوگو بصورت ظاهر، قاب نمایشی برای دانشجویان میشود.
هرسال، دانشجویان فارغ التحصیل برنده مدال دعوت میشوند تا لوگویی برای پنجره اصلی طراحی کنند که یک سری لوگو در سال بوجود میآورد. هرچقدر دانشگاه OCAD بیشتر رشد کرده و پختهتر شود، کتابخانهای زنده از هویتها در طول زمان ظهور خواهد کرد که ایدهها و زیبایی شناسی که در طول زمان فرهنگ آن را شکل داده را ثبت و نگهداری میکند.
آکادمی طراحی ایندهوون Design Academy Eindhoven
استون تواینز
آکادمی طراحی ایندهوون Eindhovenیکی از مدارس طراحی درجه یک جهان است. در مرکز برندسازی مجدد توسط استون تواینز Stone Twins حرف ‘E’ اول ایندهوون قرار دارد. این لوگو چارچوبی برای تکرار نام مدرسه به شکلهای بینهایت فراهم کرده که اکثراً دانشجویان و خود کادر دانشگاه آن را خلق کردهاند. نوشتن کلمات “آکادمیطراحی ایندهوون” بصورت دست نویس در سه خانه، گزینههایی نامحدودی برای ساخت لوگو در اختیار میگذارد. بعلاوه، از کاربران دعوت میشود تا این علامت را شخصی سازی کرده و پیامها و شعارهای دلخواه خود را در آن بنویسند. (برای مثال، آکادامیرویایی ایندهوون، آینده را ببوس، هیچ چیز باقی نمیماند). به عنوان یک روش دوگانه از هویت ایستا و داینامیک، بیان واقعی برند با تعامل و اجرای مبتکرانه رخ خواهد داد.
این اجرای خلاقانه با مجموعهای از ویدئوهای معرفی بامزه تقویت میشود که با عابران در مورد معنی لوگو مصاحبه میکند. پاسخ آلمانها صریح است، در حالی که شرح تصاویر با انگلیسی به طور گستاخانهای سیستم جدید را با لغات تخصصی سنگین طراحی شرح میدهد. خانمی میگفت، “فکر میکنم شبیه به یک پنجره است”، در زیرنویس اینطور خوانده میشود: ” شاهکاری از یک معماری برند فوق العاده”. روح ویدئوها و سفارشی سازی لوگوی DAEحس مؤسسه بودن آکادمیرا کاهش داده و بازتاب ماهیت داینامیک، پیشرفته و جامع آن است.
موزه ارتباطات Museum for Communication
لاوا
همانطور که موزه ارتباطات گواهی میدهد، بخش ارتباطات در حالت تغییر مداوم است. این موزه که در لاهه قرار دارد، جایگاهی داینامیک برای مسئولان، هنرمندان، طراحان و بازدیدکنندگان برای برقراری ارتباط و یادگیری درباره ارتباطات است. هویتی که شرکت لاوا Lavaطراحی کرد، فضایی برای تغییر ارائه میدهد در عین حال پایه محکم و قابل تشخیص را حفظ میکند. این هویت فضایی برای ورودی خارجی فراهم میآورد و با استفاده از امتیازات کامل، هویت را جذاب و دلنشین میکند.
برای نمونه، لوگو با پیامی بصورت دست نوشته ترکیب شد: عنوان نمایشگاه، نام یکی از کارکنان، وبسایت، یک پیام شخصی، یا یک سیستم علائم راهنما. به این ترتیب بسیاری از جنبههای موزه به شیوهای یکنواخت و شخصی به نمایش گذاشته شد.