ما در دنیایی تحت سلطه برندها زندگی میکنیم، مجموعهای از ادراکات و تصاویر که نشان میدهند یک محصول یا خدمت کدامند و چه تفاوتی با رقبایشان دارند. یک برند، جوهر یا تعهدات خود در قبال مشتریان و این که مشتری چه چیزی تجربه یا دریافت خواهد کرد، را منتقل میکند. یک برند مصرفی برتر، میتواند در مقوله خرده فروشی سرآمد شود و ممکن است بتواند قیمت بالاتر و سودمندی بیشتری نسبت به برندهای رقیب را از آن خود کند.بسیاری از خرده فروشان موفق شدهاند که خود را به برند تبدیل کنند.
وقتی به کلمه برند فکر میکنیم نامهایی آشنایی مانند کوکاکولا، بی ام دبلیو، گپ و استارباکس به ذهن ما میآیند.
هویت برند خرده فروشی میتواند سطح فروش را حتی بیشتر از کیفیت و ارزش بالا ببرد و منابع عظیمی در اختیار ساخت و حفظ برندها قرار میگیرند. با این حال، همانطور که اینتل نشان داده است، برای دستیابی به سهمی با ارزش در ذهن مشتری از طریق هویت برند، نیازی به رقابت معنادار یا داشتن مشتری نیست.
اگر تمامي صحبتهايي که در دنياي تجارت درباره برندسازي ميشود به شما اين احساس را ميدهد که انگار داريد به يک کانال راديويي خارجي زبان گوش ميدهيد، اين مقاله تعريف روشني براي تمام واژههايي که در مکالمات برندسازي بکار ميرود، ارائه ميکند، در ضمن نگاهي هم به برندها مياندازند که چرا اينقدر قدرت دارند، چه موقع و چگونه بايد يک برند را خلق کرد، مديريت و نگهداري از يک برند، چه الزاماتي ميخواهد و اينکه چگونه برندسازي را در راهبرد تجارتتان بگنجانيد.
موضوع اقتصاد هنر در دنیا سابقه بسیار زیادی ندارد. این موضوع با طرح مسئله مدرنیست پا به عرصه جهان گذاشت و از دهه 50 میلادی پس از پایان جنگ جهانی دوم شکل جدی به خود گرفت. اینکه آثار هنری در طی دو جنگ جهانی تخریب و یا سرقت شدند باعث شد توجه به حفظ آنها معطوف و ارزشی که این آثار یافته بودند راه را برای جریان اقتصادی هنر باز کرد.
به رغم اقدامات انجام شده برای کنترل رشد جمعیت در آسیا، تحقیقات اخیر نشان میدهد که تا سال 2050 بیش از یک میلیارد نفر به جمعیت منطقه افزوده میشود. با این رشد جمعیت به همراه رشد سریع جمعیت طبقه متوسط با دسترسی به سرمایه و ولع خرید، تمرکز خرده فروشان بین المللی بر آسیا و تلاش آنها برای تضمین رشد خود در آینده تعجبی ندارد. با این حال، اگر چه روندهای کلان ممکن است دورنمای مثبتی را ارائه دهند، نمونههای فراوانی از مراکز بزرگ خرید در سراسر منطقه مشاهده میشود که در جذب مشتری ناموفق بودهاند و درمورد خالی بودن خود دروغهایی سرهم میکنند.
برندگذاری محصولات مصرفی از اواخر سدهی نوزدهم انجام میشده است، ولی این فکر که مقصدهای گردشگری باید راهبرد برند تشکیل دهند بسیار دیرتر و در دههی 1990 پدیدار شد. نخستین رویکرد راهبردی به برندگذاری مقصد در سطح کشوری در استرالیا، هنگ کنگ و اسپانیا شکل گرفت. سپس شهرهای بزرگ آمریکا مانند سیاتل، لاسوگاس و پیتزبورگ پذیرای آن شدند تا، در پاسخ به نیاز رقابت کارسازتر، برای تصمیمگیری راهبردی در شهر خود چارچوبی ایجاد کنند و پاسخگویی سازمانهای مدیریتی به ذینفعان خود را افزایش دهند.
امروزه بيشترين ارزش کسب و کارها از داراييهـاي ناملموس آنها نشأت ميگيرد و قطعاً توجه مديران به اين داراييها بهطور قابل ملاحظهاي افزايش یافته است.
برند، ارزش ناملموس ويژهاي است که در کسب و کارهاي بسياري مهمترين دارايي محسوب ميشود که دليل آن تأثير اقتصادي برندها است، چرا که برندها بر انتخابهاي مشتريهـا، کارکنان، سرمايهگذاران و مقامات دولتي اثر ميگذارند.
مفهومی که برند آن را نمادینه میکند، برای مشتری اهمیت بیاندازهای دارد، بنابراین تعداد قابل ملاحظهای از پژوهشگران بهطور روزافزون نسبت به مدیریت برند علاقمند شدهاند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی این نکته است که برندچگونه باید مدیریت شود تا تبدیل به یک برند قدرتمند گردد. این بررسی با تجزیه و تحلیلی از چند عنصر مهم در مدیریت برند آغاز خواهد شد. سه ابزار اصلی برای استراتژی برند از این قرارند: جا انداختن برند و انتخاب ارزشهای برند؛ تصویرهای برند و ارزش افزوده. اگر شرکتها تعدادی از نامهای تجاری را در بیش از یک بازار به کار گیرند، دستاورد استراتژی پورتفولیو، گسترش و ضمانت برندمیتواند مورد استفاده قرار گیرد.
IKEA همچنان تجارت بین الملل خود را گسترش می دهد، اما آیا آنها چیزی را از قلم نیانداخته اند؟
در گذشته میزان سنجش موفقیت یک شرکت به توانایی تبدیل شدن آن برند به یک نام خانگی در کشور سازنده آن مربوط می شد، مانند شرکت Hoover در بریتانیا. اگر چه امروزه با انقلابهایی که در زمینه های تکنولوژی، سفر و فرهنگ بوجود آمده ما می توانیم موفقیت را در ارتباط با شناخت جهانی مرتبط بدانیم.
برندسازی یعنی ایجاد اعتماد، شناخت و تمایز، نظر یکی از پیشگامان برندسازی، والتر لندور Walter Landorکه میگوید “کالا ها در کارخانه ها ساخته میشوند و برندها در ذهن ها” اغلب در کسب و کارها نقل قول میشود. موفقیت های پی در پی لندور شامل تبدیل فدرال اکسپرس به FedEx، شمایل قرمز و سفید لوگوی “بال خفاشی” برای جین های لی وایز و طرح کله قوچ برای دل مونته بوده است. لندور میگفت:”یک طراحی خوب باید ماندگاری داشته باشد. اگر تلاشی که به کار بردهاید نمایان نیست، پس طراحی شما خوب نیست.”